کهکشان، محصولی از اشک و اشارات تو بود
شاعر: سیداکبر میرجعفری
۲۱ آبان ۱۳۹۱ |
۱۹۳۸ |
۱
آخرین باری که مهتاب از دلت جان می گرفت
ماجرای ماه و نخل و چاه، پایان می گرفت
مهربان من! که هر شب این یتیمستان بغض
زیر پایت کوچه هایش عطر انسان می گرفت
کهکشان، محصولی از اشک و اشارات تو بود
چرخ در هر چرخش از چشم تو فرمان می گرفت
تا به پا داری عدالت را، برایت آسمان؛
از نسیم و چشمه و خورشید، پیمان می گرفت
آه اگر اشک تو و چشم غزل خوانت نبود
عشق تنها می شد و راه بیابان می گرفت
کاش این شب ها کسی از عصر فرصت های سبز
در حضورت می نشست و درس قرآن می گرفت
کاش این شب های ابری در کویرستان ما
آذرخش ذوالفقارت بود و باران می گرفت