گهی رحمان، گهی جبار میشد
گهی غفار و گه قهار میشد
عبایش را كه میپوشید مولا
خودش یك كعبه سیار میشد
***
جهان در آستان انفجار است
بیا دیگر كه وقت كارزار است
به جای ده نفر میجنگم آقا
اگر در لشگرت كمبود یار است
***
بخشی از قصیدهای در نعت پیامبر اكرم(ص)
از روی توست ماه اگر اینسان منور است
از عطر نام توست اگر گل معطر است
آن چهره مشعشع و آن دیده پرآب
شأن نزول سوره والشمس و كوثر است
جن و پری سپاه سلیمان اگر شدند
روحالأمین به بیت تو هر آن مسخّر است
بال و پر فرشته آمین به راه توست
امر محال اگر تو بخواهی میسر است
دارد به سمت نام تو نزدیك میشود
آغاز هر اذان اگر الله اكبر است
نامت دو بار در صلوات آمد و مدام
«از هر زبان كه میشنوم نامكرر است»
حرفی تفاوت صلوات و صلات نیست
اجر صلات با صلواتت برابر است
كی میشود كه در غزلی جا دهم تو را
مدحت نیازمند غزلهای دیگر است
با تو مدینه قبله حاجات دیگری است
نهجالفصاحه جلوه آیات دیگری است
بی معرفت به حق تو هر كس كه زنده است
حین حیات نوعی از اموات دیگری است
بتها شكستهاند ولی این جهان چرا
همچون گذشته گستره لات دیگری است
این قوم، سربهراه به فرمان نمیشوند
موسی به طور در پی تورات دیگری است
نامت مبارك است ولی گوش ما چرا
وقت اذان به جانب اصوات دیگری است
دنیا منظم است ولی در نماز تو
ترتیب دیگری است، موالات دیگری است
در چشم اهل دل به یقین هر مصیبتی
فرصت برای حال و مناجات دیگری است
در وصف تو اگر كه غزل چون قصیده شد
بی شك نیازمند به ابیات دیگری است
پیغمبران قبل تو هر یك جدا جدا
آوردهاند نام تو را در كتابها
در آب نوح گفت و در آتش خلیل گفت
موسی به كوه طور و مسیجا به جلجتا
خورشید بی تو مشعل خوف و هلاك شد
اول به كوه زد، پس از آن در مغاك شد
از نیمه ربیع نخستین دو شب گذشت
ذكر فرشتگان همه روحیفداك شد
كس انتظار معجزه از سنگها نداشت
تا این كه سنگ در قدمت تابناك شد
از جلوه تو بود تب بتپرستیاش
مشرك اگر كه مرتكب اشتراك شد
آوردهاند كافر در حال احتضار
بر لب دو بار نام تو آورد و پاك شد
شقالقمر كه معجزهای نیست، چون كه ماه
روی تو را كه دید خودش سینهچاك شد