فریاد که از عمر جهان هر نفسی رفت

شاعر: هوشنگ ابتهاج

29 مهر 1391 | 37574 | 19
فریاد که از عمر جهان هر نفسی رفت
دیدیم کزین جمعِ پراکنده کسی رفت

شادی مکن از زادن و شیون مکن از مرگ
زین گونه بسی آمد و زین گونه بسی رفت

آن طفل که چون پیر از این قافله درماند
وآن پیر که چون طفل به بانگ جرسی رفت

از پیش و پس قافله ی عمر میندیش
گه پیشروی پی شد و گه بازپسی رفت

ما همچو خسی بر سر دریای وجودیم
دریاست چه سنجد که بر این موج خسی رفت

رفتی و فراموش شدی از دل دنیا
چون ناله ی مرغی که ز یاد قفسی رفت

رفتی و غم آمد به سر جای تو ای داد
بیدادگری آمد و فریادرسی رفت

این عمر سبکسایه ی ما بسته به آهی است
دودی ز سر شمع پرید و نفسی رفت
 

هوشنگ ابتهاج

  • متولد:
  • محل تولد: رشت
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 3.85 با 187 رای


نظرات

امیر
03 مرداد 1404 11:33 ق.ظ
روحش شاد
به زیبایی اشعار خیام هست

فرهاد
28 تیر 1404 03:57 ب.ظ
بسیار عالی و دلنشین بود

امیر لشکری
27 تیر 1404 08:20 ق.ظ
روحش شاد
نشانه هایی در ره عشق
که ره گم نشود...

سپهداررصایی
24 تیر 1404 03:46 ب.ظ
روحت درآرامش همیشه زنده ای سرمایه های گرانبهای ادبیات وفرهنگ

مرتضی رجب پناهی
07 تیر 1404 01:30 ب.ظ
روحش شاد یادش گرامی باد

خسروپور،
07 اردیبهشت 1404 11:34 ب.ظ
خداوندروح بزرگ این مرد رو در آرامش ابدی قرار دهد،، روشنفکر واقعی که قلب بزرگش برای ایران می طپید،وقتی قلم از دستش گرفتند قلبش ایستاد

iman
01 آذر 1403 07:12 ب.ظ
روح بزرگوارشون شادغزل بسیارپرمحتواست

محمدرضا توکلی
24 اردیبهشت 1403 09:38 ق.ظ
این غزل بسیار لطیف تلنگریست
آگاها ننده برای کسانیکه زندگی شان
را باقساوت و بی‌رحمی و منافعشان
در جنگ و خونریزی و دایما درپی تضییع حقوق دیگرانند.
اگر بخوانند و بدانند.

مرتضی جودکی
19 فروردین 1403 08:06 ب.ظ
روحت شاد وطن پرست .هرموقع این را می خوانم یاد روز دوران جنگ تحمیلی میفتم که از جبهه جنگ عراق اولین بار دیدمش با دستخط زیبا

امیر حسین
02 دی 1401 06:40 ب.ظ
روحش شاد .،یادش گرامی...غزلی بسیار بسیار زیبا.....لکن افسوس غافلیم

ابراهیم خلیلی
07 شهریور 1401 07:54 ب.ظ
درود بر روان پاک سایه.
این غزل نیز همچون دیگر غزل‌های او بسیار زیبا و ناب و دلکش است.

ابراهیم خلیلی
07 شهریور 1401 07:53 ب.ظ
درود بر روان پاک سایه.
این غزل نیز همچون دیگر غزل‌های او بسیاز زیبا و ناب و دلکش است.

مهسا
04 شهریور 1401 09:44 ب.ظ
روحت قرین آرامش استاد عزیزم
خیلیییی دوستت دارم🖤

مهسا
04 شهریور 1401 09:42 ب.ظ
روحت قرین آرامش استاد عزیزم
خیلییی دوستت دارم🖤

حسین
20 مرداد 1401 03:56 ب.ظ
خدا رحمت کنه آقای ابتهاج رو

محسن
20 مرداد 1401 12:03 ب.ظ
روحتان شاد استاد🖤

وحید
29 مهر 1400 02:37 ب.ظ
آمد ز سر کوی تو پیغام که هر دم
با یار بهار آمد و بی یار خزان رفت

این آمدن و رفتن , از بهر غریز است
بنگر که گرم رفت , غزل خوان و روان رفت

اسد
13 بهمن 1399 06:20 ب.ظ
غزلی است که به زیبایی احساس و منطق در هم آمیخته است.

مسعود
25 دی 1398 12:21 ب.ظ
ای سایه سحر خیزان دلواپس خورشیدند