در این نبرد نیازی به ذوالفقار ندارد
شاعر: محمد رفیعی
۲۸ مرداد ۱۳۹۲ |
۳۵۳۴ |
۴
در این نبرد نیازی به ذوالفقار ندارد
وگرنه تیغه ی شمشیر او غبار ندارد
خدا رضا که نباشد علیست آن که برایش
شکست عبدودان نیزافتخار ندارد
وگرنه قبضه ی شمشیر را که دست بگیرد
کسی مقابل او چاره جز فرار ندارد
هنوز اوست ید ا... فوق ایدیهم،
دلاوری که شبیهی دراین دیار ندارد
غمی نداشت علی لیلة المبیت به جز این
مراد او تک و تنهاست، یار غار ندارد
مگر که نام کسی چون علی نخورده به گوشش؟
کسی که گفته خدا اسم مستعار ندارد
نشسته است به خانه که غیر فاطمه دنیا
برای او خبری غیر ناگوار ندارد
هوای کوفه اگر چه خزانی است برایش
به لطف فاطمه در خانه جز بهار ندارد
ولی چه تلخ که این را درخت سبز ببیند
بهار نیز حضوری ادامه دار ندارد
به فرض قبر علی زائری نداشته باشد
جهان مزار شریفی جز این مزار ندارد
به وصف آن که بدون نهایت است صفاتش
گریز و چاره زبانم جز اختصار ندارد
چقدر مانده بیاید دلاوری که به دوران
جهان به غیر علی مثل او سوار ندارد
همیشه آن خبر خوش رسیده است به آدم
درست لحظه ی آخر که انتظار ندارد