این است حرف تازۀ زیتون: جنگ!

شاعر: محمدمهدی سیار

۳۰ آبان ۱۳۹۱ | ۱۶۳۴ | ۰

چندی‌ست هر بهار می‌شکفد
بر شاخه‌های تازۀ زیتون، سنگ
دیگر نشان صلح نخواهم بود...
این است حرف تازۀ زیتون: جنگ!

 دیری‌ست سهم سینۀ ما تیر است
دیری‌ست راهِ رفتنِ ما خار است
بیدارماندگانِ شبی تاریم
دار است حقّ گردنِ ما، دار است

 زنجیر باز کرده و می‌آییم
با دسته‌های سینه‌زنی از راه
ما فوجِ بسملیم که در راهیم
ای تیغ‌های سر زده! بسم‌الله!

 یادش به خیر گفتۀ دریامَرد:
کافی‌ست سطل آبی اگر ریزیم...
جز آبروی رفته چه خواهد ماند
امروز اگر که سیل نینگیزیم؟

محمدمهدی سیار

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 3.5 با 2 رای


نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.