لب‌تشنه است و آینه کوثر است، این

شاعر: محمدسعید میرزایی

۰۲ آذر ۱۳۹۱ | ۲۱۴۹ | ۰
ای روزگار سفله! علی‌اکبر است، این
آیینه‌ ملاحت پیغمبر است، این

بابش امام مطلق و جدش رسول حق
از تیره‌ شریف‌‌ترین مادر است، این

دردانه‌ عزیز حسین است، این جوان
ماه علی نشان و علی گوهر است، این

تیغش چه می‌زنید؟ به خونش چه می‌کشید؟
آخر ز احمد آینه‌ای دیگر است، این

ای سفلگان! هر آینه باور که می‌کند؟
لب‌تشنه است و آینه کوثر است، این

ای کوفیان! که در ظلمات است، جانتان
ماه تمام، آیت روشن‌گر است، این

این هدیه‌ حسین به دامان فاطمه است
شاخ شکسته است، گل پرپر است، این

گر چشم آهوانه‌ او، خون گرفته است
صبح بهشت در نظرش مضمر است، این

راوی نوشت: یاد حرم کرد و باز گشت
نزد حسین آمد و گرم نیاز گشت

محمدسعید میرزایی

  • متولد:
  • محل تولد: کرمانشاه
  • کارشناسی ارشد ادبیات فارسی از دانشگاه تهران
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 5 با 1 رای


نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.