ای تشنه ترین دریا سیراب ترین عطشان
شاعر: سید شهاب الدین موسوی
۰۴ آذر ۱۳۹۱ |
۹۳۹۶ |
۱
ای تشنه ترین دریا سیراب ترین عطشان
سرمست سماعی سرخ در دایره ی میدان
دف می شودت خورشید کف می زند اقیانوس
موجی ز دلت دریا شوری ز دمت توفان
برخیز و هیاهو کن هی هی زن و هو هو کن
تشنه ست دلیری ها بر حادثه ای عریان
تنگ است نفس تنگ است این حجم قفس تنگ است
ای روح رها از تن بشکن در این زندان
ایمان خوارج بین این سکه ی رایج بین
بر مسخ علی کوشد اسلام ابوسفیان
یک عمر تو را خواندیم در سوگ تو گل کردیم
ما از تو چه می دانیم ای وسعت بی پایان