عشق کاری دست آدم های تنها می دهد

شاعر: رویا باقری

۱۱ خرداد ۱۳۹۳ | ۸۳۷۶ | ۲

مثل آشوبی که یک توفان به دریا می دهد
درد، گاهی شکل زیبایی به دنیا می دهد

ابرها را می برد تا سینه ی دریا ولی
حسرت یک قطره باران را به صحرا می دهد

عشق با هفتاد خوانش امتحانت می کند
سنگ هم باشی خودش را در دلت جا می دهد

یک نفر مثل تو عهدش را به آخر می برد
یک نفر در ابتدای ماجرا وا می دهد

از همان اول تو "تنها مرد میدان" بوده ای!
عشق کاری دست آدم های "تنها" می دهد

مادرت از غربت این روزها کم می کند
یک پسر مثل تو را وقتی به زهرا می دهد

می روی و اسب ها از دلهره رم می کنند
دشت امشب یک نفس بوی خدا را می دهد

آن خدایی که زمانی تشنگی را آفرید
غیرت و مردانگی را هم به سقا می دهد!

رویا باقری

  • متولد:
  • محل تولد: زنجان
  • دانشجوی مترجمی انگلیسی
  • طلوع ماه
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 4.27 با 22 رای


نظرات

محسن شهرکی
۰۴ بهمن ۱۳۹۱ ۰۷:۱۸ ب.ظ
سلام.زبان خوب و روانی دارید
لذت خواندنش بهره ما بود...اما
خوب بود بیشترروی مصراع:
"یک نفردرابتدای ماجرا وا می دهد"
بیشترفکرمی کردیدتا با انتخاب قافیه ای بهتر
در ذهن خواننده ارتباط معنایی خوبی برقرارکند
به بقیه قافیه ها فکرکنیدو قافیه"وا دادن"را کنار این واژه ها
مرورکنید:سقا،خدا،زهرا،تنهاو....
حالا ارتباطش را مرور کنید درکنار ردیف می دهد!؟
خدامی دهد،سقامی دهد،زهرامی دهد،وامی دهد،جامی دهد...
ماندگارباشیدوموفق

مصطفی کارگر
۰۹ آذر ۱۳۹۱ ۱۰:۰۳ ق.ظ
سلام. غزلی خواندم اینجا که رشک برانگیز بود. احسنت.