شکر خدا که دفتر من بیغزل نماند
شاعر: محمدمهدی سیار
۲۴ فروردین ۱۳۹۱ |
۱۹۵۸ |
۰
خیره است چشمِ خانه به چشمانِ مات من
خالی است بیصدا و سکوتت حیات من
دل میکَنم به خاطر تو از دیار خویش
ای خاطرت عزیزتر از خاطرات من
آیات سجدهدار خدا چشمهای توست
ای سوره ی مغازله، ای سور و سات من!
حقالسکوت میطلبند از لبان تو
چشمان لاابالی و لبهای لات من
شاعر شدن بهانه ی تلمیح کهنهای است
تا حافظ تو باشم، شاخه نبات من!
شکر خدا که دفتر من بیغزل نماند
شد عشق نیز منکری از منکرات من