طاقت نداشتـــم بشود روضه باز تر...

شاعر: سیده تکتم حسینی

29 آذر 1393 | 3733 | 8

 

روی تـــو از نسیــــم سحــر دلنــوازتر

گیســوی توست از شب یلـــدا درازتر

 

روی تو باز بــــود و در خانـــه ی تو باز

ای چشمهایت از همه مهمان نواز تر

 

هرگــز یتیـــم های مدینــــه ندیده اند

از ذکر مهربان حســن (ع) چاره سازتر

 

صلح تو شد دلیل سرافرازی حسین(ع)

ای از تمــام اهــل جهـــان سرفــرازتر

 

امــا شریک زندگـی ات دشمن تو بود

مولا کــــدام داغ از ایــن جانگــــداز تر ؟

 

از تیـــرها نگفتم و تابوت زخمــی ات

طاقت نداشتـــم بشود روضه باز تر...

 

سیده تکتم حسینی

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 4.61 با 18 رای


نظرات

سید احمدرضا بنی الزهراء
25 مهر 1397 07:45 ب.ظ
ماشاءالله به این ذوق


قلم تون همیشه سبز..‌

محمد رسول رسولی
09 خرداد 1397 11:14 ب.ظ
واقعا زیبا و دلنشین و لطیف
این شعر رو به نیابت خانم حسینی در جاهای مختلفی خوندم و ازشون یاد کردم
احسنت به این طبع و صد شکر به این ذوق

صدیقه محمدجانی
02 دی 1393 05:41 ب.ظ
روی تو باز بــــود و در خانـــه ی تو باز

ای چشمهایت از همه مهمان نواز تر

سلام و درودها
بسیار جانسوزانه

حسین عباسپور
15 دی 1392 11:46 ق.ظ
سلام
مثل همیشه خیلی خوب بود
روی تو باز بــــود و در خانـــه ی تو باز
ای چشمهایت از همه مهمان نواز تر
...
از تیـــرها نگفتم و تابوت زخمــی ات
طاقت نداشتـــم بشود روضه باز تر
این دو بیت به انضمام بیت اول رو خیلی دوس داشتم
موفق و سرشار و سلامت باشید


عادله ابراهیمی
12 دی 1392 01:52 ق.ظ
خیلی هم خوب
خیلی هم عالی

آجرکم الله

زهرا جودکی
11 دی 1392 02:50 ب.ظ
از تیـــرها نگفتم و تابوت زخمــی ات
طاقت نداشتـــم بشود روضه باز تر...

سلام تکتم عزیز ...
خیلی عالی ... خیلی ...
و بیت آخر واقعا هوشمندانه است و زیبا ... اینکه هم گفتی و هم نگفتی ....
ماجور باشی ویاعلی


فاطمه دبیری
10 دی 1392 02:09 ب.ظ
سلام و احترام

طیب الله انفاسکم
صلح تو شد دلیل سرافرازی حسین(ع)...

از تیـــرها نگفتم و تابوت زخمــی ات
طاقت نداشتـــم بشود روضه باز تر...

عالی ...
قبول حق ان شاء الله

احسان کاوه
10 دی 1392 12:05 ب.ظ
طاقت نداشتـم بشود روضه باز تر ...