بغض خود را خورد و با لبخند ما را ترک کرد

شاعر: سید مهدی موسوی

۱۵ بهمن ۱۳۹۲ | ۲۳۵۴ | ۰

رهگذر چیزی درِ گوش شقایق گفت و رفت

خواب او را در کمال سادگی آشفت و رفت

رهگذر مثل نسیمی آمد و از کوچه باغ

برگ های زرد را با خاکساری رُفت و رفت

بغض خود را خورد و با لبخند ما را ترک کرد

غنچه های آرزویش باز هم نشکفت و رفت

یک سرِ سوزن به غیر از دوستی حرفی نزد

یک دهن عرض ارادت از کسی نشنفت و رفت

حرف هایش را صدف ها پشت گوش انداختند

رهگذر چیزی در کوش شقایق گفت و رفت

سید مهدی موسوی

  • متولد:
  • محل تولد:
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 4.5 با 2 رای


نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.