شنیده‌ام که خبرهاست پشت این دیوار

شاعر: علیرضا محمدعلی بیگی

۲۲ بهمن ۱۳۹۲ | ۳۰۱۲ | ۳

حجاب پشت حجاب و غبار روی غبار

ترک بر آینه افتاد یا أولی الأبصار

دعای چله نشینان نمی کند اثری

بسوز لیس دواء الفراق الا النار

به آب زمزم و کوثر نمی شوی تطهیر

فبالمصائب طهّر   و صاحبِ الاطهارَ

فرشتگان به تو امید بسته اند بمان  

عزیز ! سکه ی یوسف کم است در بازار

اگرچه کورم و در کوره راه بی خبری

شنیده ام که خبرهاست پشت این دیوار

شهید و شاهد و ساقی علیهم الصلوات

میان میکده مستند اولئک الأبرار

سماع حال خوش عاکفان معبد انس

چه خوش زدود از آیینه ی دلم زنگار

سراغ حجلة دنیا نمی روم دیگر

قسم به توبه ی مستغفرین بالأسحار

کنام ظلمت و روح لطیف ما ؟!  هیهات ! 

نسیم شعله نشینیم و سرو مشعلزار 

سر بهشت ندارم که هر که شد درویش

نشست بر سر تختی که تحته الأنوار

من و تو از ازل آیینه آفریده شدیم

برای آینه ماندن بکوش و صحبت یار

علیرضا محمدعلی بیگی

  • متولد:
  • محل تولد:
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 3.25 با 8 رای


نظرات

علیرضا محمد علی بیگی
۲۴ بهمن ۱۳۹۲ ۱۰:۲۲ ب.ظ
سلام علیکم

ممنونم از نظر لطف شما و مسئولین محترم سایت

این شعر برای زمستان 89 است که بیت دوم را چندی پیش این گونه تغییر داده ام :

به آب زمزم و کوثر نمی شوی تطهیر / بسوز لیس دواء الفراق الا النار

سیده فاطمه شیخ الاسلام
۲۴ بهمن ۱۳۹۲ ۱۲:۰۶ ب.ظ
سلام
خیلی هم خوب. چه قدر از قافیهء "مشعل دار" لذت بردم.

سالم و سربلند باشید.

رضا حاج حسینی
۲۳ بهمن ۱۳۹۲ ۱۱:۲۷ ق.ظ
سلام حاج آقا!
بسیار عالی بود. آفرین

من و تو از ازل آیینه آفریده شدیم
برای « آینه ماندن » کمی قدم بردار!