از ازل، ایل و تبارم همه عاشق بودند

شاعر: سید حسن حسینی

۰۹ فروردین ۱۳۹۶ | ۲۷۶۹۷ | ۸

شاهد مرگ غم‌انگیز بهارم، چه کنم؟

ابر دلتنگم اگر زار نبارم چه کنم؟

نیست از هیچ طرف راه برون‌شد ز شبم

زلف‌افشان تو گردیده حصارم چه کنم؟

از ازل، ایل و تبارم همه عاشق بودند

سخت دلبسته‌ی این ایل و تبارم چه کنم؟

من کزین فاصله غارت‌شده‌ی چشم توام

چون به دیدار تو افتد سروکارم چه کنم؟

یک‌به‌یک با مژه‌هایت دل من مشغول است

میله‌های قفسم را نشمارم چه کنم؟

 

سید حسن حسینی

  • متولد:
  • محل تولد: تهران
  • دکترای زبان و ادبیات فارسی
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 4.28 با 201 رای


نظرات

میلاد طلعتی
۲۸ فروردین ۱۴۰۲ ۰۹:۴۴ ق.ظ
استاد سید حسن حسینی، روان شاد، عموی دوستِ عزیزِ من بودند که اکنون هردو آسمانی شدند.
باشد که یاد و خاطرشان در دل‌ها تا اَبَد باقی. آمین

میلاد طلعتی
۲۸ فروردین ۱۴۰۲ ۰۹:۳۹ ق.ظ
روان‌شاد استاد سید حسن حسینی عموی دوستِ بسیار عزیزِ من بودند که حالا هردو فوت شدند، یاد و خاطرشان گرامی باد.

زینب
۲۳ اسفند ۱۴۰۱ ۰۹:۳۹ ب.ظ
خیلی خیلب قشنگ بود عالی بود🥲

سحر
۱۷ بهمن ۱۴۰۱ ۰۴:۲۴ ب.ظ
خیلی عااالی بود افتخار شاگردی ایشون رو داشتم .بسیار کلاس دل انگیز وپورشوری داشتند .روحشون همواره شاد

مهشید
۰۷ آبان ۱۴۰۱ ۰۹:۵۹ ب.ظ
خیلی زیبا

جلال
۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ ۰۵:۲۰ ب.ظ
به چه دلچسبی بود لوح نوشتار بر غارت و ایل و تبار و همه زیبایی ها

حسین
۲۵ بهمن ۱۳۹۸ ۰۱:۴۷ ق.ظ
عالی

دكتر ديور
۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۸ ۰۷:۲۹ ب.ظ
بسيار زيبا با كلمات ساده و دلنشين