مرز بهشت و دوزخ از آن روز اين در است

شاعر: مهدی مردانی

10 اسفند 1395 | 2835 | 0

تفسير او به دست قلم ناميسر است
در شان او غزل ننويسيم بهتر است
 
شان نزول يك پري از آسمان به خاك
دامان مادري ست كه در شان كوثر است

هر مصرعم لبي ست كه لبخند مي زند
اين بيت من شبيه لبان پيمبر است

از عرش تا به فرش ملائك خمار او
ذكرش سبو سبو مي الله اكبر است

او فاطمه ست معني اين نام را هنوز
از هر زبان كه مي شنوم نامكرر است

از زخم او اگر بنويسي قلم ، بدان
نامت از اين به بعد قلم نيست  خنجر است

ننويس فتنه پشت دري شعله مي كشد
در كوچه شر به پا شده در خانه محشر است

در كوچه بوي آتش و در خانه عطر گل
مرز بهشت و دوزخ از آن روز اين در است

با پهلوي شكسته هم از كوه كوه تر
با قامت خميده هم از آسمان سر است
  
لبخند مي زند كه بخندند بچه ها
مادر اگر كه جان بدهد باز مادر است...
 

مهدی مردانی

  • متولد:
  • محل تولد: قزوین
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 5 با 8 رای


نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.