حالا که فاطمیه دل عید را شکست...

شاعر: سیده تکتم حسینی

۰۲ فروردین ۱۳۹۴ | ۴۷۵۶ | ۹

وقتی بهار می رسد و شور و حال نیست

یعنی که در نظام زمین اعتدال نیست

بلبل کجاست تا به کلاغان خبر دهد

روح بهار تشنه ی این قیل و قال نیست

حالا که فاطمیه دل عید را شکست

دیگر برای خنده ی گلها مجال نیست

غم دامن ملائکه را هم گرفته است -

در بارگاه قدس که جای ملال نیست

آه ای بهار خسته که از راه می رسی

آیا دلت شکسته تر از پارسال نیست؟

 

سیده تکتم حسینی

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 4.31 با 32 رای


نظرات

بهار ایمانی راد
۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۳ ۱۲:۴۹ ق.ظ
به به

هانیه میرزاعلی
۳۰ فروردین ۱۳۹۳ ۱۲:۴۵ ب.ظ
با سلام و احترام

زمین هم اعتدالش را نهاده
در آن روزی که یاسی اوفتاده


بسیار زیبا بود.
موفق باشید.

سیده تکتم حسینی
۲۳ فروردین ۱۳۹۳ ۰۲:۱۷ ق.ظ
سلام و ارادت
ممنونم از لطف نگاهنون...

محسن نورپور
۰۹ فروردین ۱۳۹۳ ۰۱:۳۳ ق.ظ
خیلی خوب بود
بیت دوم رو خیلی پسندیدم
موفق باشید

عادله ابراهیمی
۲۳ اسفند ۱۳۹۲ ۰۹:۳۳ ب.ظ
سیده تکتم عزیزم
خیلی خوب بود

چه عنایتی به تو دارند ...
خوشا به احوالت

انسیه سادات هاشمی
۲۳ اسفند ۱۳۹۲ ۰۷:۵۶ ق.ظ
سلام
آه ای بهار خسته که از راه می رسی
آیا دلت شکسته تر از پارسال نیست؟
خیلی خوب بود

سیدعلیرضا جعفری
۲۱ اسفند ۱۳۹۲ ۰۶:۱۷ ب.ظ
سلام خانم حسینی
واقعن شعر خیلی خوبی بود
به نظرم بهترین کاری بود که تا حالا درباره ی بهار فاطمی خوندم
آغاز و پایان عالی داره
تضمین خیلی خوب که جا افتاده
انسجام وحدت عمودی و افقی خیلی خوبی داره
خلاصه بیسته بیسته
بهتون حسودیم یشه
کاش من میگفتمش
قبول باشه
ممنون

سیده فاطمه شیخ الاسلام
۲۱ اسفند ۱۳۹۲ ۰۲:۲۰ ب.ظ
سلام

"بلبل کجاست تا به کلاغان خبر دهد
روح بهار تشنه ی این قیل و قال نیست"

چه پایان بندی زیبایی.
خیلی زیباست. مثل همیشه.

سربلند باشید.

زهرا جودکی
۲۰ اسفند ۱۳۹۲ ۱۰:۴۹ ب.ظ
آه ای بهار خسته که از راه می رسی
آیا دلت شکسته تر از پارسال نیست ...

و این بغض که خیمه زده در گلوی من ... خوش به حالت ...