و آن شب درد من را واژه ی بسیار هم کم بود
شاعر: عباس احمدی
۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۱ |
۱۳۲۰ |
۰
و آن شب درد من را واژه ی بسیار هم کم بود
بر این زخم مکرر تهمت تکرار هم کم بود
خدا می داند آن شب نِیْ نشد جای دل تنگم
برای ماتم چوپانی ام نیزار هم کم بود
سپردم بر چلیپا زخم های مرده را اما
برای کشتن منصور دردم، دار هم کم بود
بیان غصه های این دل آیینه زادم را
تمام قصه های مخزن الاسرار هم کم بود
اگر محرومم از این عشق، تقصیر دل من نیست
وصالت سخت بود و فرصت دیدار هم کم بود
حقیقت را بگویم واژه ها هم سوختند اما
دل صد پاره ام را سوز این اشعار هم کم بود