کشيده است به رسوايي و جنون کارم

شاعر: مرتضی امیری اسفندقه

07 تیر 1393 | 3818 | 2
کشيده است به رسوايي و جنون کارم
ميان جمع بگويم که دوستت دارم؟!
 
که دستگيري ام اي عشق مي کند آيا
خدا نکرده اگر از تو دست بردارم؟
 
گرفت بارِ غمت را به دوش هر کس، مُرد
خبر دهيد که من زنده زير آوارم
 
مراقبم که مبادا تُهي شوم از تو
قسم به چشمِ تو! در خواب نيز بيدارم
 
شبيهِ اسفندم بي قرارِ گريه ي سير
شب و غروب و سحر، صبح و ظهر مي بارم
 
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 3.87 با 30 رای


نظرات

زهرا علیپور
26 اردیبهشت 1400 12:01 ق.ظ
سلام استاد وقتتون بخیر .
بسیار لطیف و روح نداره هست اشعارتون.
روحیه شما بسیار قابل احترام هست.

زهرا علیپور
25 اردیبهشت 1400 11:51 ب.ظ
سلام استاد .چقدر روح شما لطیف و اشعارتون جان بخش و روح نداره.
بسیار زیبا و قابل احترام