عمری گذشت و ساخته ام با نداشتن

شاعر: سعید بیابانکی

۱۷ آذر ۱۳۹۳ | ۱۵۱۷۱ | ۵

 

آن روزها که چشم تو را کم نداشتم
پیراهنی به رنگ محرّم نداشتم
 
هرگز نمی سرودمت، ای آبی زلال!
طبعی اگر به پاکی شبنم نداشتم
 
این روح شاعرانه ی زیبا پرست را
آن روزها که با تو نبودم، نداشتم
 
گر وا نبود پنچره ام رو به سوی تو
کاری به کار مردم عالم نداشتم
 
باور کن ـ ای رفیق!ـ اگر دوری ات نبود
میلی به این تغزّل پُر غم نداشتم
 
دیشب کسی نبود و برای گریستن
غیر از صفای آینه هم دم نداشتم
 
عمری گذشت و ساخته ام با نداشتن
ای دل! چه خوب بود تو را هم نداشتم

سعید بیابانکی

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 4.24 با 116 رای


نظرات

طاهره
۲۲ آبان ۱۴۰۳ ۱۲:۰۵ ق.ظ
شما عالی سرودید

حسین
۰۷ اسفند ۱۴۰۲ ۰۸:۵۰ ب.ظ
عالی

حامد
۲۹ دی ۱۴۰۲ ۱۱:۳۳ ق.ظ
گر وا نبود پنجره ام؟ یا گر وا بود؟

همتی
۲۳ دی ۱۴۰۲ ۰۷:۱۳ ب.ظ
خیلی به موقع دیدم شع شمارو واقعا به دلم نشست این نداشتن

مرادی
۲۸ مهر ۱۳۹۷ ۰۶:۰۲ ب.ظ
سلام و درود
عمری گذشت و ساخته ام با نداشتن
ای دل چه خوب بود تو را هم نداشتم

عالی بود شعرت حس خوبی بهم داد