یادش به خیر کرب و بلایی که داشتم

شاعر: سعید بیابانکی

۱۰ تیر ۱۳۹۳ | ۶۳۶ | ۰

 

یادش به خیر، دست دعایی که داشتم
تسبیح و جانماز و خدایی که داشتم
 
دل نه، کویر زخمی فریاد بود و عشق
یادش به خیر کرب و بلایی که داشتم
 
ای دل! به یاد بخت سپیدی که داشتی
می پیچمت به شال عزایی که داشتم
 
دست مرا بگیر و بلندم کن، ای غزل!
یک لحظه باش جای عصایی که داشتم
 
ای آسمان! دریچه ی نوری به من ببخش
امشب به یاد پنجره هایی که داشتم
 
این جاده ها کدام به آن خسته می رسند
مادر! کجاست قبله نمایی که داشتم؟
 
دادم تو را به خسته ترین عابر زمین
مثل سمند نعل طلایی که داشتم

سعید بیابانکی

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 4.67 با 3 رای


نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.