درس تازه را، بعد اشتباه ها بلد شدم

شاعر: کبری بابایی

21 مرداد 1393 | 1861 | 1
نمره چهار توی کارنامه است!
تلخ و چسبناک
مانده است
لابلای جرم و اصطکاک!
پشت پیچ اخم های تند
گیر می کند
صورت قشنگ مادر مرا
چند لحظه پیرِ پیر می کند!
روزی قلب نازکم
جوش دردناک می شود
لیز می خورد 
کنار گونه ام
پاک می شود
واقعاً عجیب نیست؟
اشتباه های کوچکم
بی جهت بزرگ می شوند
ذهن خسته ی مرا
می درند
گرگ می شوند
کاش باورم کنید
من
درس تازه را
بعد اشتباه ها بلد شدم!
من بلد شدم اگر چه بارها
رد شدم
رد شدم
رد شدم
...

کبری بابایی

  • متولد:
  • محل تولد:
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با 0 رای


نظرات

زینب
12 دی 1398 09:33 ب.ظ
زیبا بود ،من یک پسر کلاس اولی دارم و احساس پسرم را در این شعر حس کردم