گفتم که سرسختم ولي عشقِ تو بي رحم است

شاعر: حسن خسروی وقار

14 مرداد 1393 | 3996 | 2
وقتي که در چشمان من باران نمي گيرد
فکر و خيالِ ابري ام سامان نمي گيرد
 
گرداب مي پيچد به خود از درد دل هايم
گرداب مي داند چرا باران نمي گيرد
 
دريا هم از سنگينيِ بغضم مي آشوبد
با اين همه غم پس چرا طوفان نمي گيرد؟
 
لب تشنه ي وصل تو ام،امّا چرا تقدير
حق مرا از اين غم پنهان نمي گيرد؟
 
گفتم که سرسختم ولي عشقِ تو بي رحم است
بر من چرا بر من چرا آسان نمي گيرد؟
 
فرداي دور از ذهن من!خواهي رسيد امّا
بي تابيِ اين روزها پايان نمي گيرد

حسن خسروی وقار

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 2.07 با 76 رای


نظرات

فاطمه میرزایی پور
24 آذر 1398 09:26 ب.ظ
به نظرمن عالیه واقعا دوسش دارم

حسن قاسمی
14 شهریور 1393 12:04 ق.ظ
فردای دور از ذهن من خواهی رسید آیا ؟
بی تابی این روزها پایان نمی گیرد