زمان تا اطلاع ثانوی مسکوت می ماند

شاعر: عباس احمدی

07 اردیبهشت 1391 | 1074 | 0
زمین از ظلم انسان زخمی و مبهوت می ماند
زمان تا اطلاع ثانوی مسکوت می ماند

قطار روح هم از ریل خارج می شود بی تو
اسیر شیب تند عالم ناسوت می ماند

بشر از مرزهای لامکان رد می شود، اما
دلش در عصر سنگ و آتش و ماموت می ماند

و این تنها دلیل زندگی(توی پرانتز عشق)
کماکان در هجوم خنجر و باروت می ماند

زمین از تشنگی می میرد و چون کرم ابریشم
جهان در حسرت یک تک درخت توت می ماند

بدون نغمه ی داوودی ات این چند روز عمر
به زخم چرکی پیشانی جالوت می ماند

و شیطان استکان روح را سر می کشد یک جا
و بر ته مانده ی تن، تهمت تابوت می ماند

خودت آقا قضاوت کن ببین بی التفات تو
غزل در بند مشتی بیت نامربوط می ماند.

عباس احمدی

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با 0 رای


نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.