حسابي شد کلافه
درخت خانه ي ما
گرفته باد پاييز
لباس زرد او را
خدا با برف ها دوخت
لباسي نو برايش
پر از لبخند شد باز
تمام شاخه هايش
خدا خياط خوبي است
نه نخ دارد، نه سوزن
چه زيبا دوخت با برف
بلوز و شال و دامن
درخت خانه پوشيد
لباس تازه اش را
چه با دقت گرفته
خدا اندازه اش را