بازگشت به شاخه والد: کتاب شعر

اقلیّت

دفتر شعر

سفره ات را جمع کن ای عشق! مهمانی بس است!

فاضل نظری
۲۳ فروردین ۱۳۹۱ ۱۳۹۷۲ ۱

ملائک راست می گفتند، اما ساختی ما را

فاضل نظری
۲۳ فروردین ۱۳۹۱ ۱۱۴۱۱ ۳

گل فروش ای کاش با آنها مرا هم می فروخت

فاضل نظری
۲۳ فروردین ۱۳۹۱ ۱۱۶۳۵ ۲

چشم های ما فقط رنج تماشا می کشند

فاضل نظری
۲۳ فروردین ۱۳۹۱ ۹۰۶۳ ۱

روز و شب چیزی به جز تکرار یک شطرنج نیست

فاضل نظری
۲۳ فروردین ۱۳۹۱ ۲۰۰۹۴ ۰

بازی عشق مگر شاید و اما دارد؟

فاضل نظری
۲۳ فروردین ۱۳۹۱ ۱۵۵۲۶ ۳

این عشق نه شایسته ی افسانه شدن بود

فاضل نظری
۲۳ فروردین ۱۳۹۱ ۱۴۳۳۳ ۱

مرگ حق است، به من حق مرا برگردان!

فاضل نظری
۲۳ فروردین ۱۳۹۱ ۱۴۵۲۱ ۰

می توان سوخت اگر امر بفرماید عشق

فاضل نظری
۲۳ فروردین ۱۳۹۱ ۱۵۱۷۵ ۱

از یاد بردن غم عالم میسر است

فاضل نظری
۲۳ فروردین ۱۳۹۱ ۶۶۹۲ ۱

مرا بازیچه ی خود ساخت چون موسی که دریا را

فاضل نظری
۲۳ فروردین ۱۳۹۱ ۳۱۹۹۰ ۶

دو قدم دلهره دارم، دو قدم دل تنگم

فاضل نظری
۲۳ فروردین ۱۳۹۱ ۱۳۰۹۷ ۱

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد

فاضل نظری
۲۳ فروردین ۱۳۹۱ ۷۲۴۵ ۱

بدون عشق جهان جای زندگانی نیست

فاضل نظری
۲۳ فروردین ۱۳۹۱ ۱۰۴۶۰ ۱
بازنشر اشعار آیات غمزه با ذکر نام شاعر و منبع مجاز است © ۱۳۸۹