ديشب كسي مزاحم خواب شما نبود؟

شاعر: پانته آ صفایی بروجنی

۱۸ بهمن ۱۳۹۱ | ۵۴۲۶ | ۴
ديشب كسي مزاحم خواب شما نبود؟
آيا زني غريبه دراين كوچه ها نبود؟

آن دختري كه چند شب پيش ديده ايد
دمپايي اش -تو را به خدا- تا به تا نبود؟

يك چادر سياه كشي روي سر نداشت؟
سر به هوا و ساده و بي دست وپا نبود؟

يك هفته پيش گم شده آقا! ومن چقدر
گشتم ولي نشاني ازاو هيچ جا نبود

زنبيل داشت، درصف نان ايستاده بود
يك مشت پول خرد...نه آقا! گدا نبود

يك خرده گيج بود ولي...نه! فرار نه!
اصلا به فكر حادثه وماجرا نبود

عكسش؟ درست مثل خودم بود مثل من
هم اسم من ولحظه اي ازمن جدا نبود

يك دختر دهاتي تنها كه لهجه اش
شيرين وساده بود ولي مثل ما نبود

آقا! مرا درست ببين اين نگاه خيس
يا اين قيافه در نظرت آشنا نبود؟

ديشب صداي گريه ی يك زن شبيه من
درپشت درمزاحم خواب شما نبود؟

پانته آ صفایی بروجنی

  • متولد:
  • محل تولد: بروجن
  • مهندسی مکانیک و دانشجوی كارشناسی ارشد ادبیات
  • خوش به حال آهوها
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 3.85 با 27 رای


نظرات

عالی بودوپرمعنا...
۱۸ بهمن ۱۴۰۲ ۱۱:۵۵ ب.ظ
عالی بودوپرمعنا

علیرضا فتحیان
۲۷ بهمن ۱۳۹۱ ۰۷:۲۶ ب.ظ
سلام زیبا و روان بود. واژه ها گویی سر می خورند در ذهن شما

علیرضا بختیاری فر
۲۲ بهمن ۱۳۹۱ ۰۵:۰۸ ب.ظ
سلام

بسیار زیبا بود

امید باستانی
۲۱ بهمن ۱۳۹۱ ۰۴:۰۶ ب.ظ
چه ساده و روان ود
لذت بردم

ديشب صداي گريه ی يك زن شبيه من
درپشت درمزاحم خواب شما نبود؟