دیشب به خویش آمدم؛ امّا نیامدی
در چشمه سیر کردم و بالا نیامدی
ابری سیاه گشتم و خود را گریستم
حتّیٰ به میهمانی دریا نیامدی
خورشید و ماه بر کف از آیینه ردشدم
دیدار؟ نه، نشد… به تماشا نیامدی
شاید عطش حقیقت آب است؛ بگذریم
از این که آمدی به نظر… یا نیامدی