دیشب به خویش آمدم؛ امّا نیامدی

شاعر: قربان ولیئی

۱۷ شهریور ۱۳۹۴ | ۱۰۴۳ | ۰

 

دیشب به خویش آمدم؛ امّا نیامدی
در چشمه سیر کردم و بالا نیامدی

ابری سیاه گشتم و خود را گریستم
حتّیٰ به میهمانی دریا نیامدی

خورشید و ماه بر کف از آیینه ردشدم
دیدار؟ نه، نشد… به تماشا نیامدی

شاید عطش حقیقت آب است؛ بگذریم
از این که آمدی به نظر… یا نیامدی

قربان ولیئی

  • متولد:
  • محل تولد:
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با 0 رای


نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.