برگ، آهنگ و آوای شعر است

شاعر: قیصر امین پور

۱۰ خرداد ۱۳۹۱ | ۵۲۱۲ | ۲

ای که یک روز پرسیده بودی:
«لحظه ی شعر گفتن چگونه است؟»
گفتمت: «مثل لبخند گل ها!
حس گل در شکفتن چگونه است؟»

باز من گفته بودم برایت
باز از من تو پرسیده بودی
گفتمت:« مثل غم، مثل گریه!»
تو از این حرف خندیده بودی...

لحظه ی شعر گفتن، برایم
راستش را بخواهی عجیب است
مثل از شاخه افتادن سیب
ساده و سر به زیر و نجیب است

باغ سبز خدا در دل ماست
میوه ی باغ، شعر و ترانه
شعر هم مثل هر میوه دارد:
ریشه و ساقه و برگ و دانه

ریشه، احساس و فکر و خیالش
دانه، مضمون و معنای شعر است
ساقه، اندام و شکل و زبانش
برگ، آهنگ و آوای شعر است

با کمی مهربانی، کمی نور
می شکوفد پس از چند روزی
در دلِ خانه ها، در سبدها
می زند بر تو لبخند روزی

فصلِ سبزِ رسیدن چه خوب است!
میوه از شاخه چیدن چه خوب است!
از سر برگ ِگل با نسیمی
مثل شبنم چکیدن چه خوب است!

من که غیر از دلی ساده و صاف
در جهان هیچ چیزی ندارم
مثل آیینه گاهی دلم را
رو به روی شما می گذارم

دست های پر از خالی ام را
پیش روی همه می تکانم
چکه چکه تمام دلم را
در دلِ بچه ها می چکانم

قیصر امین پور

  • متولد:
  • محل تولد: گتوند
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 4.2 با 10 رای


نظرات

زهره
۲۱ فروردین ۱۴۰۴ ۱۲:۰۵ ب.ظ
روحت شاد قیصر امین پور عزیز
من با شعرهای تو و سروش نوجوان روزگار نوجوانی ام گذشت و از همون سالها تمام شعرهای تو و شاعران مثل خودت رو همچنان در ذهنم دارم و روزی نیست که شعری نخونم . روحت شاد خیلی حیف که زود رفتی

ناشناس
۰۸ آذر ۱۴۰۰ ۰۹:۰۹ ق.ظ
شعر بسیار زیبایی هستش من خیلی خوشم اومد