بعد از تو آه، آه نماند برای من
شاعر: مهدی فرجی
۲۴ خرداد ۱۳۹۱ |
۲۸۶۳ |
۰
حیف است، حیف دست تو و دست های من
باید قبول کرد که رفتی ...خدای من
رفتم که پشت خاطره هایم کفن شوم
تا سایه ای چه دور بماند به جای من
بعد از تو آه حال غزل هیچ خوب نیست
بعد از تو آه، آه نماند برای من
یادش به خیر! پشت مرا ناگهان شکست
آن دوستی که خواست بمیرد برای من
حالا شب عروسی تان مست می کنم
تا بُهت تان بگیرد از خنده های من
آقا! مبارک است، چه داماد خوشگلی!
خانم! مبارک است، به طعنه؟ نه وای من
این خانه از همیشه خراب است تا هنوز
این سرنوشت بود نوشتند پای من؟
سیگار را دوباره سر و ته، دوباره...اَه
تلخش رسید تا طعم چشم های من
از کوچه های کاشان تا پشت باغ فین
یک مرد دفن شد کم کم انتهای من