در دل من قصر داری، خانه می خواهی چه کار؟

شاعر: مهدی فرجی

24 خرداد 1391 | 13300 | 8
دوستت دارم پریشان، شانه می خواهی چه کار؟
دام بگذاری اسیرم، دانه می خواهی چه کار؟

تا ابد دور تو می گردم، بسوزان عشق کن
ای که شاعر سوختی، پروانه می خواهی چه کار؟

مُردم از بس شهر را گشتم یکی عاقل نبود
راستی تو این همه دیوانه می خواهی چه کار؟

مثل من آواره شو از چاردیواری در آ!
در دل من قصر داری، خانه می خواهی چه کار؟

خُرد کن آیینه را در شعر من خود را ببین
شرح این زیبایی از بیگانه می خواهی چه کار؟

شرم را بگذار و یک آغوش در من گریه کن
گریه کن! پس شانه مردانه می خواهی چه کار؟

مهدی فرجی

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 4.21 با 58 رای


نظرات

مهدی رمضانی فر
26 مرداد 1404 12:48 ق.ظ
تو شدی مجنون و یارت لیلی افسانه ها
شانه مردانه بوی عشق مجنون میدهد

مینا
31 تیر 1404 01:36 ق.ظ
الهی قربون اون شونه های مردونه ت برم من❤️

ثنا
05 آذر 1402 04:17 ب.ظ
خیلی عالییییییییییییییییبود

دکتر فیضی
10 آبان 1401 08:08 ق.ظ
بسیار عالی ومتن بسیار زیباودلنشین

دکتر فیضی
10 آبان 1401 08:06 ق.ظ
بسیار عالی ومتن بسیار زیباودلنشین

محسن
30 شهریور 1401 02:54 ق.ظ
خدا رو تو این شعر دیدم
زنده باشی

مائده
12 مهر 1400 09:04 ق.ظ
خیلی قشنگ بود 😍

اصالت
29 آذر 1397 09:12 ق.ظ
عاااااااالییییییییییی