تلاش کن که تو پایان ماجرا باشی

شاعر: پروانه نجاتی

۲۸ خرداد ۱۳۹۱ | ۲۳۳۳ | ۰
تو دور می شوی از خویش تا رها باشی
دو روز سرزده همسایه ی خدا باشی

سفر به مرکز ثقل زمین، به چشمه ی وحی
رها از این همه آشوبِ ادّعا باشی

درست مثل تولد، نه مثل لحظه ی مرگ
کفن بپوشی و از زندگی جدا باشی

درآسمانی لبیک، بال و پر بزنی
که با ملائکه با روح همصدا باشی

و هفت بار بچرخی و رو نچرخانی
به پاس حرمت آیینه بی ریا باشی

شکوه دامن هاجر تو را بر انگیزد
نسیم هروله از مروه تا صفا باشی

تبر به دوش بگیری و مثل ابراهیم
به جان بتکده ی نفس خود بلا باشی

پرنده باش و رها باش، بال و پر وا کن!
تلاش کن که تو پایان ماجرا باشی

پروانه نجاتی

  • متولد:
  • محل تولد: بهبهان
  • کارشناس ادبیات انگلیسی
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 5 با 1 رای


نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.