چشم های روشنت از کهربا گیراترند
شاعر: پانته آ صفایی بروجنی
۳۱ خرداد ۱۳۹۱ |
۴۵۰۳ |
۱
هر چقدر این روزها دستان من تنهاترند
چشم هایت شب به شب زیباتر و زیباترند
رازداری های من بیهوده است، این چشم ها
از تمام تابلوهای جهان گویاترند
این چه تقدیری است که عشقِ من و انکارِ تو
هر دو از افسانه ی آشیل نامیراترند؟
من پَر کاهی به دست باد پاییزم ولی
چشم های روشنت از کهربا گیراترند
یک قدم بردار و از طوفان آذر پس بگیر
برگ هایی را که از شلاّق باران ها ترند
باد می آید، درخت نارون خم می شود
شاخه های لُخت از دستانِ من تنهاترند