از پی همدردی ما اهل دردی بر نخاست
شاعر: محمدعلی مجاهدی
06 شهریور 1392 |
3211 |
1
جاده می پیچد به خود کز دشت گردی بر نخاست
گردی از راه عبور رهنوردی بر نخاست
شیهه ای، بانگ درایی، ردّپایی، ای دریغ
ناله ای حتی ز باد هرزه گردی بر نخاست
با صدای گریه ای گاهی سکوت شب شکست
گلخروشی ورنه از حلقوم مردی بر نخاست
خلوت ما را چراغ لاله ای روشن نکرد
وز دل آتش به جانی آه سردی بر نخاست
مُردم از بی همزبانی ها کزین نامردمان
از پی همدردی ما اهل دردی بر نخاست
بی غباری ها گواه خاکساری های ماست
سایه سان بر خاک افتادیم و گردی بر نخاست