اینجا به هر دری بزنی باز مشهد است

شاعر: عباس سودایی

۱۶ آبان ۱۳۹۷ | ۸۲۸۳ | ۶
کوتاه قدّ و سبزه و مويش مجعّد است
انگار از جنوب به اين شهر آمده است

خود را بغل گرفته و خوابيده روي سنگ
مثل درخت‌هاي خيابان مجرّد است

"آقا! بلند شو! كمرت يخ نمي زند؟
سرماي سنگفرش براي بدن بد است

مهمان‌سرا، هتل، نه! اقلّاً برو حرم

اين‌جا به هر دري بزني باز مشهد است"

 


:"گفتم مگر امام رضا دكتري كند
از بندر آمدم پسرم پاي مرقد است

يك سال پيش زائر مشهد شدم، نشد
امسال هم دخيل ِ اميدي مجدّد است

از كودكي فلج شده با چرخ مي رود
امسال رفته مدرسه، اسمش محمد است

نقّاشي‌اش كشيده دو تا كفش، شكل ابر
ابري كه گرم بارش بارانِ ممتد است

 نقاشی اش کشیده خودش را کبوتری
آن هم کبوتری که نگاهش به گنبد است

...امشب دلم حرم زده شد، حرمتش شكست
ديدم براي عرض ارادت مردّد است،

بيرون زدم به سمتِ خيابان براي خواب
شايد همين نصيب من از لطف ايزد است"

فردا کسی که با پسرش راه می رود
كوتاه قدّ و سبزه و مويش مجعّد است

عباس سودایی

  • متولد:
  • محل تولد: کاشان
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 4.55 با 44 رای


نظرات

سیده فاطمه شیخ الاسلام
۲۰ شهریور ۱۳۹۲ ۱۱:۱۴ ب.ظ
سلام
خیلی عالی بود. خیلی.
نمی دونم روزی ما هم می شه ازین شعرا بگیم یا نه.
ان شاالله قلمتون همیشه نورانی و همین طور ساده و روان باشه.
سپاس

۲۰ شهریور ۱۳۹۲ ۰۴:۱۰ ب.ظ
قّاشي‌اش كشيده دو تا كفش، شكل ابر
ابري كه گرم بارش بارانِ ممتد است

فوق العاده بود...
قبول باشه بزرگوار..

حمید قربانی
۰۹ مهر ۱۳۹۱ ۱۲:۵۵ ق.ظ
سلاااااااااااااااااام...
بعد از مدت ها یک شعر متفاوت از امام رضا خوندم...
ممنون

قرار ما به رفتن بود...
یا هشت

خوش خیال
۲۰ شهریور ۱۳۹۱ ۰۱:۰۴ ب.ظ
عالی بود
این جا به هر دری بزنی باز مشهد است....

علیرضا
۱۷ مرداد ۱۳۹۱ ۰۲:۲۲ ب.ظ
دکتر فوق العاده بود مثل همیشه خیلی دوستت دارم

سیدمحمدرضا شرافت
۱۱ مرداد ۱۳۹۱ ۰۱:۴۲ ب.ظ
امشب دلم حرم زده شد حرمتش شکست
دیدم برای عرض ارادت مردد است