خوشا به حال اسیری که در کمند آری!
شاعر: علیرضا بدیع
۱۵ مهر ۱۳۹۱ |
۳۷۷۲ |
۲
سر زبانی و آرایه در بدن داری
تو قابلیّت ضرب المثل شدن داری
برای من که به لطف خدا تو را دارم
لطیفه ای شده ترکیب «خویشتن داری»
سوال کرده تو را هفت قرن مولانا
و عشق و عقل در این باره گفته اند: آری
تو کیستی که دلت خانقاه خورشید است؟
و از تلالو مهتاب، پیرهن داری
به غیر ماه و خورشید سرشماری کن
که چند عاشق سرگشته مثل من داری؟
به بوسه نامه ی پیشانی مرا دریاب
که مُهر معتبر عشق بر دهن داری
تمام سهم من از نوبهار آغوشت
گلی است شکل تبسّم که ظاهراً داری
من آهوانه پناه آورم به دامانت
خوشا به حال اسیری که در کمند آری!