گفتم: «بِدَوم تا تو همه فاصله ها را»

شاعر: محمدعلی بهمنی

05 مرداد 1398 | 101169 | 20
گفتم: «بِدَوم تا تو همه فاصله ها را»
تا زودتر از واقعه گویم گِله ها را

چون آینه پیشِ تو نشستم که ببینی
در من اثرِ سخت ترین زلزله ها را

پُر نقش تر از فرشِ دلم بافته ای نیست
از بس که گره زد به گره حوصله ها را

ما تلخیِ نه گفتن مان را که چشیدیم
وقت است بنوشیم از این پس بله ها را

بگذار ببینیم بر این جغد نشسته
یک بارِ دگر پر زدن چلچله ها را

یک بار هم ای عشقِ من از عقل میندیش
بگذار که دل حل بکند مسئله ها را
 

محمدعلی بهمنی

  • متولد:
  • محل تولد: دزفول
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 4.28 با 649 رای


نظرات

پناهم
12 مرداد 1404 08:59 ب.ظ
کسی هست با خوندن این شعر موهای تنش سیخ بشه یا من فقط مرض دارم؟

معنی بگو
09 اسفند 1403 09:24 ب.ظ
معنی شعر را بگو

امین
31 شهریور 1403 07:01 ب.ظ
خدا رحمتت کند محمدعلی بهمنی...

امید
29 مرداد 1403 09:14 ب.ظ
بنظرم همه شهر های دنیا تو این شهر هست...

امین
18 تیر 1403 08:47 ب.ظ
مادرم آخ مادرم. این شعر من رو فقط یاد مادرم میندازه که هر بار میخوام غرق در خاطراتش بشم این شعر رو زمزمه میکنم. عاشقانه ای بی بدیل که دلی تنگ زمزمه میکند در این چند ماه که ندارمش

Fati
22 آذر 1402 01:16 ب.ظ
دوستان مفهومش رو بگین

مهتاب
01 خرداد 1402 11:26 ب.ظ
من عاشق این شعرهستم این شعرزیباتربن شعرعاشقانه هست ازوضعیت سفیداین شعرراپیداکردم

فاطمه
26 دی 1401 06:46 ب.ظ
این شعر رو زندگی کردم؛
وضعیت سفید با این شعر روی تمام دیالوگ های پر مغزش رنگ و روح پاشید

جهان
20 مهر 1400 03:46 ب.ظ
علی آقا - ۹ مرداد ۱۳۹۸
همینی که شما گفتی، خودش شعر زیبایی است.
«چه حرفها که درونم نگفته میماند....خوشا به حال شماها که شاعری بلدید»

مرآت
02 اردیبهشت 1400 09:51 ب.ظ
به نظرم هر عاشق و معشوقی نمیتونن آینه هم باشن ...

مهسا
05 اسفند 1399 10:40 ب.ظ
خیلی قشنگ وساده وحرف دلع🎆💫💕💖

مهیار
28 آبان 1399 12:56 ب.ظ
من این شعر رو داخل فیلم وضعیت سفید گوش کردم

اکرم
02 مهر 1399 01:06 ق.ظ
وقتی داشتند پسر رعنا و رشید و جوانم را روی دست می آوردند برای آخرین وداع زودهنگام و نابهنگام، دل پاره پاره ام نالید:
گفتم بدوم تا تو همه فاصله ها را
تا زودتر از واقعه گویم گله ها را
و... وقتی که بالای سرش نشستم و سر سردش را روی زانوهای بیقرارم گذاشتم، دل خونینم باز هم نالید:
چون آینه پیش تو نشستم که ببینی
در من اثر سخت ترین زلزله ها را

من اول بار، برای عشق و زندگی عاشق این غزل شدم اما تقدیر، غزل فاخر بهمنی را زبان حال روزهای تاریک مرگ و جدایی من از بهترین پسر دنیا کرد...

سپاس از استاد و آرزوی سلامتی برای جوانان.

اکرم
02 مهر 1399 01:04 ق.ظ
وقتی داشتند پسر رعنا و رشید و جوانم را روی دست می آوردند برای آخرین وداع زودهنگام و نابهنگام، دل پاره پاره ام نالید:
گفتم بدوم تا تو همه فاصله ها را
تا زودتر از واقعه گویم گله ها را
و... وقتی که بالای سرش نشستم و سر سردش را روی زانوهای بیقرارم گذاشتم، دل خونینم باز هم نالید:
چون آینه پیش تو نشستم که ببینی
در من اثر سخت ترین زلزله ها را

من اول بار، برای عشق و زندگی عاشق این غزل شدم اما تقدیر، غزل فاخر بهمنی را زبان حال روزهای تاریک مرگ و جدایی من از بهترین پسر دنیا کرد...

سپاس از استاد و آرزوی سلامتی برای جوانان.

مجید
11 فروردین 1399 07:36 ب.ظ
چه زیبا فرموده اند استاد: یک بار هم ای عشقِ من از عقل میندیش/بگذار که دل حل بکند مسئله ها را... کاش یکبار هم که شده از عقل نیاندیشیم

احمد
04 آذر 1398 06:27 ب.ظ
این شعر با صدای استاد علی قربانی برای تیتراژ فیلم وضعیت سفید عالی بود

علی
04 مهر 1398 03:36 ب.ظ
سلام
شعر بسیار خوبی است
درود بر شما و البته بیوگرافی شاعر را قرار بدهید خیلی بهتر می شود .

علی
04 مهر 1398 03:34 ب.ظ
شعر بسیار خوبی است

حاجی ذاکری
10 مرداد 1398 03:37 ب.ظ
عالی بود ...
از وضعیت سفید تا حالا عاشق این شعر و ترانه ام ...
ممنون از اقای قربانی که واقعا دلنیشن ترررر شدن شعر کار ایشونه . . .

علی
09 مرداد 1398 10:04 ق.ظ
احسنت،چه حرفها که درونم نگفته میماند/خوشابه حال شماها که شاعری بلدید