تو را از شیشه می سازد، مرا از چوب می سازد
شاعر: محمدکاظم کاظمی
۱۵ مهر ۱۳۹۱ |
۵۱۸۶ |
۴
تو را از شیشه می سازد، مرا از چوب می سازد
خدا کارش درست است، این و آن را خوب می سازد
تو را از سنگ می آرد برون، از قلب کوهستان
مرا از بیدِ خشکی در کنار جوب می سازد
در آتش می گدازد تا تو را رنگی دگر بخشد
به سوهان می تراشد تا مرا مطلوب می سازد
تو را جامی که از شیر و عسل پُر کرده اش دهقان
مرا بر روی خرمن بسته، خرمنکوب می سازد
تو را گلدان رنگینی که با یک لمس می افتد
مرا، گرد سرت می چرخم و جاروب می سازد
تو از من می گریزی باز هم تا مصر رویاها
مرا گرگی کنار خانه ی یعقوب می سازد
مرا سر می دهد تا دشت های آهن و آتش
و آخر در مصاف غمزه ای مغلوب می سازد
خدا در کار و بارش حکمتی دارد که پی در پی
یکی را شیشه می سازد، یکی را چوب می سازد