در شهر من فشنگ گلوبند زینتی ست...
شاعر: سیده تکتم حسینی
۱۰ خرداد ۱۳۹۶ |
۳۱۱۸ |
۷
از روزگار حمله ی چنگـــــــــیز با منند
این مردمان خسته که از نسل آهنند
این شهر سرخ وارث دلتنگی من است؟
یا دختران بلـــــــــخ همه سرخ دامـنند؟
در شهر من فشنگ گلو بند زینتی ست
آن جا به موی دخترکان گل نمی زننــد..
در باغ آرزوی زمــــین کال مانــــده اند
چشم انتظار لحظه ی سرخ رسیدنند
شیرین تر از تمامی افسانه های دور..
زیباتر از تمامی شبـــــــهای روشنند
ای ماه پشت ابر من این روزها چقدر
خفاشهای شب زده با نور دشمنند
هر چند جان مردم من غرق آتش است
اما هنوز از وطنــــــــــم دل نمی کَنند...