در حجاز چشم تو هندو مسلمان می شود

شاعر: حافظ ایمانی

15 آبان 1391 | 9486 | 0
در حجاز چشم تو هندو مسلمان می شود
فارغ از ترسای خوابش شیخ صنعان می شود

سینه در سینای شعلا شعله ی خود می تپد
پیرهن، از آتش عشقت گلستان می شود

این صدای پای غلمان سراسر مصری است؟
یا قناری روی لب هایم غزل خوان می شود؟

طفل چشمم آن قدر لبریز شد...سر ریز شد
شوق در پیدایش این اشک، گریان می شود

همچنان گردن نمی گردانم از فرمان بری
در دلم هر لحظه اسماعیل قربان می شود

طاق کسری طاق بستان های قحطی زار بود
بارِ میلاد تو در هر سال، باران می شود

سال ها پیش از خدایان کاهنان می گفته اند
خواب بت های فریبستان پریشان می شود

جایگاه عاشق و معشوق را بالعکس کن
دل ستانی کن که بلقیسم سلیمان می شود.

حافظ ایمانی

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 3.74 با 43 رای


نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.