آب از هيبت عباسى تو مى لرزد
شاعر: علی اکبر لطیفیان
۰۳ آذر ۱۳۹۱ |
۴۴۴۶ |
۱
وعده ای داده ای و راهی دریا شده ای
خوش به حال لب اصغر كه تو سقا شده اى
آب از هيبت عباسى تو مى لرزد
بى عصا آمده اى حضرت موسى شده اى
به سجود آمده اى يا كه عمودت زده اند؟
يا خجالت زده اى؟ وه كه چه زيبا شده اى
يا اخا گفتى و ناگه كمرم درد گرفت
كمر خم شده را غرق تماشا شده اى
منم و داغ تو و اين كمر بشكسته
تویى و ضربه اى و فرق ز هم وا شده اى
...
مانده ام با تن پاشيده ات آخر چه كنم؟
اى علمدار حرم مثل معما شده اى
مادرت آمده يا مادر من آمده است؟
با چنين حال به پاى چه كسى پا شده اى
تو و آن قد رشيدى كه پر از طوبى بود
در شگفتم كه در اين قبر چرا جا شده اى