برای من که زنم گریه ، گاه سنگین است

شاعر: سیده تکتم حسینی

۲۰ اسفند ۱۳۹۲ | ۲۸۵۸ | ۲
هوای گریه در این ایستگاه سنگین است

سکوت سرد تو و بغض راه سنگین است

تو خیـــره می شوی اما مرا نمی بینی ..

نگاه می کنـــی و این نگاه سنگین است

غرور له شده ام را چـــرا نمی فهمــی ؟

برای من که زنم گریه ، گاه سنگین است

برای من که نمی بخشی ام نمی دانــی

چقــدر پاسخ ایـن اشتبـاه سنگیــن است

قبــول .. قلب تو را من شکستــه ام اما ..

قبــــول کن که قبــول گنــاه سنگین است

به روی شانه ی من کوه غصه گاهی هیچ

و گاه بار غمی قدر کاه سنگیــن است ...

نبودن تـــو ، غـــم من ، هجـــوم دلتنگـــی

چقـــدر خلوت این ایستگاه سنگین است ..


سیده تکتم حسینی

امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 4.29 با 7 رای


نظرات

سیدعلیرضا جعفری
۲۱ اسفند ۱۳۹۲ ۰۶:۲۰ ب.ظ
سلام خانم حسینی
غزل زیبایی بود
حس دلنشینی داشت که دوسش داشتم
آفرین به شما
ممنون

محمدهادی علی بابائی
۲۰ اسفند ۱۳۹۲ ۱۰:۱۱ ق.ظ
شعر سنگینی بود...
طیب الله