اول دفتر
دفتر شعر
دفتر مجازی شعر
آرشیو موضوعی شعر و جستجو
دفتر اشعار ارسالی اعضا
فهرست اعضای دفتر اشعار ارسالی
فیدخوان شعر
مقالات و یادداشت ها
کتابخانه
ویژه نامه ها
شعر برای حاج قاسم سلیمانی
شعر دهه کرامت
نجمه زارع
ویژه نامه شعر وحدت اسلامی
شعر انتظار
شعر برای شهید محسن فخری زاده
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب - رمضان ۱۳۹۶
قیصر امین پور
ویژه نامه شعر انقلاب اسلامی
شعر اربعین
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب - رمضان 98
رمضانیه
شعر فاطمی
شعرخوانی شاعران آیینی در محضر رهبر حکیم انقلاب ۱۳۹۵
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب - رمضان 97
هیات آیات
ویژه نامه فاجعه منا
بهار و انتظار
|
ورود
|
ورود
اول دفتر
-
دفتر شعر
دفتر مجازی شعر
آرشیو موضوعی شعر و جستجو
دفتر اشعار ارسالی اعضا
فهرست اعضای دفتر اشعار ارسالی
فیدخوان شعر
مقالات و یادداشت ها
کتابخانه
+
ویژه نامه ها
شعر برای حاج قاسم سلیمانی
شعر برای شهید محسن فخری زاده
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب - رمضان 98
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب - رمضان 97
شعر دهه کرامت
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب - رمضان ۱۳۹۶
رمضانیه
هیات آیات
نجمه زارع
قیصر امین پور
شعر فاطمی
ویژه نامه فاجعه منا
ویژه نامه شعر وحدت اسلامی
ویژه نامه شعر انقلاب اسلامی
شعرخوانی شاعران آیینی در محضر رهبر حکیم انقلاب ۱۳۹۵
بهار و انتظار
شعر انتظار
شعر اربعین
دفتر شعر
|
دفتر مجازی شعر
بازگشت به شاخه والد: کتاب شعر
پاییز بهاری است که عاشق شده است
دفتر شعر
پاییز بهاری است که عاشق شده است
تلخ است که لبریز حقایق شده است
زرد است که با درد موافق شده است
عاشق نشدی و گرنه می فهمیدی
پاییز بهاری است که عاشق شده است
میلاد عرفان پور
01 مهر 1399
10675
0
صبحی گره از زمانه وا خواهد شد
صبحی گره از زمانه وا خواهد شد
راز شب تار برملا خواهد شد
در راه، عزیزی است که با آمدنش
هر قطب نما، قبله نما خواهد شد
میلاد عرفان پور
31 فروردین 1391
5888
0
ای کاش فراغتی فراهم می شد
ای کاش فراغتی فراهم می شد
از وسعت دردهای تو کم می شد
این بارِ مصیبتی که بر شانه ی توست؛
ایوب اگر داشت، قدش خم می شد
میلاد عرفان پور
31 فروردین 1391
3241
1
با هر تبری که می زنم می خندد؟
این کیست که با این همه غم می خندد؟
زخمی شده، باز دم به دم می خندد
در مرگ چه رازی است که این کهنه درخت
با هر تبری که می زنم می خندد؟
میلاد عرفان پور
31 فروردین 1391
2259
0
گهواره و تابوت چه فرقی دارند؟
فردا یک گوشه ی چشم ها می بارند
یک گوشه ی دیگر از خوشی سرشارند
نجار، فقط وظیفه اش ساختن است
گهواره و تابوت چه فرقی دارند؟
میلاد عرفان پور
31 فروردین 1391
2127
0
از اشک تو لبخند بهار آوردند
از اشک تو لبخند بهار آوردند
رود آوردند و آبشار آوردند
جاری است همیشه اشک در چشمانت
ای ابر! تو را چه لوس بار آوردند
میلاد عرفان پور
31 فروردین 1391
2559
0
مس باشم اگر که زر بینم خود را
شب باشم اگر سحر ببینم خود را
مس باشم اگر که زر بینم خود را
من آینه هستم و فرو می ریزم
یک لحظه فقط اگر ببینم خود را
میلاد عرفان پور
31 فروردین 1391
2491
0
بر نیزه سر بریده ای آه کشید
در وسعت شب، سپیده ای آه کشید
خورشیدِ به خون تپیده ای آه کشید
آن لحظه که زینب به اسارت می رفت
بر نیزه سر بریده ای آه کشید
میلاد عرفان پور
31 فروردین 1391
3879
0
انشام دوباره بیست، بابای گُلم!
انشام دوباره بیست، بابای گُلم!
موضوع: کسی که نیست -بابای گُلم-
دیشب زن همسایه به من گفت: «یتیم»
معنای یتیم چیست؟ بابای گُلم!
میلاد عرفان پور
31 فروردین 1391
4133
0
اینجا فوران زندگی...آنجا مرگ
اینجا فوران زندگی...آنجا مرگ
مانده است در انتظار انسان ها مرگ
«یک روز به دیدار شما می آیم»
این نامه برای زنده ها
امضا: مرگ
میلاد عرفان پور
31 فروردین 1391
3402
0
با هر هوسی به تاب و تب افتادیم
با هر هوسی به تاب و تب افتادیم
از صبح رمیدیم و به شب افتادیم
دیروزِ من و تو بهتر از امروز است
ما از خودمان نیز عقب افتادیم
میلاد عرفان پور
31 فروردین 1391
1540
0
خون...سرفه ی خشک...درد...بیمارستان
خون...سرفه ی خشک...درد...بیمارستان
آیینه ای از نبرد...بیمارستان
ناگاه صدای شیون شیرزنی
یک خط کشیده...مرد...بیمارستان
میلاد عرفان پور
31 فروردین 1391
1902
0
اینجا دل یک قفس برایت تنگ است
با بال و پرت نگو که ماندن ننگ است
فریاد نزن که آسمان خوشرنگ است
برگرد پرنده! دل به پرواز نبند
اینجا دل یک قفس برایت تنگ است
میلاد عرفان پور
31 فروردین 1391
2193
1
مردی به توان عشق منهای شما...
بی تاب، نشسته تا تماشای شما
یک شاخه ی گل گذاشته جای شما
این مساله را چگونه حل باید کرد؟
مردی به توان عشق منهای شما...
میلاد عرفان پور
31 فروردین 1391
3326
0
بی عشق، به دور خودمان می گردیم
بی عشق، به دور خودمان می گردیم
بی خود شب و روز در جهان می گردیم
دنیا قبرستان بزرگی است که ما
دنبال مزار خود در آن می گردیم
میلاد عرفان پور
31 فروردین 1391
1862
0
بر خاک سیاه می نشانی ما را
ای جاذبه ای که می کشانی ما را
بر صفحه ی خاک و می دوانی ما را
یک روز درست مثل افتادن سیب
بر خاک سیاه می نشانی ما را
میلاد عرفان پور
31 فروردین 1391
1169
0
در ذهن نیافرینمت، می میرم
در ذهن نیافرینمت، می میرم
از وهم اگر نچینمت، می میرم
ای عادت چشم های بی حوصله ام!
یک روز اگر نبینمت، می میرم
میلاد عرفان پور
31 فروردین 1391
2579
0
سرد است و سپید، بندبند بدنم
سرد است و سپید، بندبند بدنم
آن گونه که آه، یخ زده در دهنم
عریانی یک درخت پیرم افسوس
جز برف، کسی نمی دهد پیرهنم
میلاد عرفان پور
31 فروردین 1391
1105
0
سجده کمر درخت را می شکند
آنم که طلسم بخت را می شکند
می غرّد و کوه سخت را می شکند
حاشا که به زخم های خود سجده کنم
سجده کمر درخت را می شکند
میلاد عرفان پور
31 فروردین 1391
2076
0
هر روز به سینه می زند سنگ تو را
افلاک شنیده اند آهنگ تو را
بر خود زده اند لحظه ها رنگ تو را
ای عشق! چه کرده ای که هر آیینه
هر روز به سینه می زند سنگ تو را
میلاد عرفان پور
31 فروردین 1391
987
0