برگ رفت و صفحه اي کتاب شد

شاعر: عرفان نظرآهاری

28 خرداد 1393 | 2077 | 0
 
برگ
شاد شاد بود
زندگي درخت اعتماد بود
ناگهان ولي وزيد باد
فرصتي به هيچ کس نداد
 
برگ، بي درخت شد
زندگي عجيب و سخت شد
برگ در به در
برگ هر طرف
برگ بي هدف
برگ غصه، برگ غم
ترس و وحشت و تگرگ هم
 
باغ و دره، کوه و دشت
روزها و ماهها و سالها گذشت
هيچکس ولي درخت او نبود
سفره اي براي بخت او نبود
برگ روزي عاقبت درخت خويش را شناخت
دل به شاخه هاي واژه باخت
برگ رفت و صفحه اي کتاب شد
آن همه دعاي بي جواب او
مستجاب شد
 
برگ بودم و کتاب من تويي
آن دعاي مستجاب من تويي
 

عرفان نظرآهاری

  • متولد:
  • محل تولد:
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: 5 با 4 رای


نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.