گل و ترانه و لبخند مي رسد از راه
بهار، سرخوش و خُرسند مي رسد از راه
گذشت دلهره آور غروبِ تنهايي
پگاهِ روشنِ پيوند مي رسد از راه
بهار، گمشده ي سبزِ آسماني ماست
کسي که گفتم و گفتند مي رسد از راه
کسي که روحِ به افسردگي دچارِ مرا
نجات مي دهد از بند مي رسد از راه
مگو بهار، بگو روز بکرِ رستاخيز
بگو رسولِ خداوند مي رسد از راه
هميشه تازه، هميشه رها، هميشه زلال
هميشه دلکش و دلبند مي رسد از راه
اگرچه آخِرِ اسفند اول عيد است
بهار اوّلِ اسفند مي رسد از راه