یک بار نشد سرخ و مصیبت زده باشیم
شاعر: عباس احمدی
07 اردیبهشت 1391 |
1513 |
0
یک بار نشد سرخ و مصیبت زده باشیم
از دامن آلوده به غربت، زده باشیم
یک بار نشد آه که در وصف شهیدان
حرف دل خود را به صراحت زده باشیم
یا حداقل، توی لغت نامه ی ماندن
زیر لغت عشق، علامت زده باشیم
در سیل ملخ ها نکند ما و شما نیز
یک مزرعه ی بی بر آفت زده باشیم
از خویش بپرسیم که رسوایی خود را
تا کی همه جا رنگ جماعت زده باشیم
مفقود الاثر زنده تر از ماست، مبادا
بر خاطره ی گم شده، تهمت زده باشیم
نزدیک بهار است، بترسیم از این که
در پیش گل لاله، خجالت زده باشیم