بگذار این شاعر جوانی کرده باشد
با واژه ها نامهربانی کرده باشد
بگذار ما را باد با خود برده باشد
تنهایی ما را جهانی کرده باشد
بگذار بین دوستان و دشمنانت
خنجر فقط پا در میانی کرده باشد
می داند احوال من بی برگ و بر را
هر کس که عمری باغبانی کرده باشد
کی دیده ای یک زنبق هفتاد و یک برگ
بالای نی شیرین زبانی کرده باشد؟
ای گل! نبینم نشنوم دست پلیدی
لب هایتان را خیزرانی کرده باشد