(آرشیو نویسنده سید علی میرافضلی)
دفتر شعر
به احترام بهار
جهان به زمزمه برخاسته ست:
درخت، دریا، دشت
پرنده، باران، سنگ
تو نیز
در این طراوت جاری
برای پر زدن از خود، دلی مهیا کن!
26 اسفند 1396
1106
0
خبر دارم که در فردای فرداها
بهار ِ بهترینی هست.
دری را میگشایی:
پشت آن، درهای دیگر هم
خبر دارم
گشوده میشود آن آخرین در هم.
بهاری پشت آن در
لحظهها را میشمارد باز
و هر قفلی
کلیدی تازه دارد باز.
من از دیروزهایِ رفته دانستم
که در امروز ِ ما تقدیر ِ فردا آفرینی هست
خبر دارم
بهار بهترینی هست!
22 اردیبهشت 1396
6368
2
ای حس و حال نو
با من قدم بزن
در ذهن کوچکم
این کهنه های تازه نما را
به هم بزن
26 اسفند 1395
1991
0
باد
با خود میبرد، ما را
ناگهان
ما را به خود میآورد
باران
04 تیر 1394
1830
0
خدایا! دلم را
به آغاز سرسبزیِ خاک
به آغاز یک فصلِ نو باز گردان
خدایا!
مرا با بهاری دگرگونه آغاز گردان!
26 اسفند 1393
2694
0
هیچ لبخندی نیست
که به یک ذهـنیت ساده
مسـیرش برسد
پُشت هر بارانی
مـِه سنگــــینی هست.
03 اسفند 1393
1755
0
وقتی که نیستی
حس میکنم که پنجره، دیوارِ دیگری است
حس میکنم که مزﮤ باران، عوض شده ست.
03 اسفند 1393
2402
0
خبر اینکه: لبریز بارانم امروز
خبر اینکه: دلتنگِ دلتنگِ دلتنگ
خبر اینکه: ... باید بیایی!
03 اسفند 1393
2628
0
حواست به لبخند غمگین من نیست
و باران
برایِ خودش کوچهها را...
03 اسفند 1393
2598
0
همین بارانِ آهسته
همین نجوایِ گنجشکان
همین عطری که میآید ؛
نگاه توست.
03 اسفند 1393
2076
0
هر که باران باشد
روی چشم همه ی پنجره ها جا دارد.
03 اسفند 1393
2151
0
آفتابی بفرست
برفگیر است دلم.
29 دی 1393
1698
0
یک جهان حرف دارد
یک جهان حرف
رد پای تو
در برف...
29 دی 1393
4124
0
به نگاه تو
سلام
و به زیبایی تو
صبح بخیر!
12 تیر 1393
1374
0
نیمه شب
پیراهنت را خواب میدیدم
صبح، بوی ماه میآمد.
11 اسفند 1392
1918
0
هر شب ـ شبیه ماه
در خواب من
چراغ تو تا صبح روشن است.
11 اسفند 1392
2166
0
آفتاب
در کف پیادهرو
خواب رفته است
ماه
سکهای است توی کاسهاش.
11 اسفند 1392
1510
0
همه پنجرهها دلتنگند
ماه میخواهم و تصنیف قشنگی که تویی.
11 اسفند 1392
2311
0
در سکوت تو
ابر می شوم
در صدای تو
آفتاب...
04 اسفند 1392
2466
0
خبر اینکه: لبریز بارانم امروز
خبر اینکه: دلتنگِ دلتنگِ دلتنگ
خبر اینکه: ... باید بیایی!
04 اسفند 1392
2188
0