به نام خواجه خطاپوش

به بهانه ی مبعث رحمة للعالمین
این شعر عربی در وزن رجز هست که به خاطر بودن اسم رسول الله صل الله علیه و آله نمی گم خود عربا
بهش چی میگن، ان شاء الله بعدا فرصت شد عرض می کنم .
البته رجز فارسی هست ولی عربا هم وزن رجز دارند که تو همین مایه هاست .
با نهایت خاکساری و تواضع باید عرض کنم (: :
با توجه به اینکه بنده قدری دست بر آتش شعر عربی ایضا دارم
و با تتبع و استقرای ناقص این ناقص!
خیلی از اوزان شعر عربی رو به طبع خیلی از فارسی زبانها روون ندیدم( اظهر من الشمس)
لذا این رسالت رو بنده ایضا با نهایت افتادگی و تواضع به دوش کشیدم که :
توی اشعار عربی سعی میکنم مخاطب اگه شعر رو ( به خاطر هم زبون نبودنش)
متوجه نمی شه لا اقل از وزنش لذت ببره اگر چه سعی در استفاده از الفاظ ساده و قریب به ذهن مخاطب
هم بوده.( البته بنده ی سراپا تقصیر حقیر هم سوادم خیلی قد نمیده به لغات مشکل)
نکته ی آخر اینکه برای درک درست وزن باید همون قاعده ی فصیح خواندن رو بیشتر رعایت کرد مثلا همزه ی
وصل رو وصل کرد یا ضرورات شعر عرب رو متوجه بود مثلا تسکین ما یحرک ( سکون دادن به متحرک )
و کلی قاعده ی دیگه ( که بنده با سواد کمم با اعراب و نوشتار تلفظ ان شاء الله متذکر می شم)
این مقدمه ی مختصر رو ؛ به صورت کلی برای اشعار دیگه که عربی خدممتون انشاد می کنم عرض کردم
احیانا ( قید برای انشاد ).
به هر حال در این مقال؛ قیل و قال بسیار و مجال کم.
و اما شعر فــــ
انت بُعِثتَ رحمة العالمین
قال لک: اقرء باسم ربک
قرائةً خاتمةَ المهالک
انت بعثت رحمة العالمین
و تختم باجمل الخاتَمین
مبعثک مختم شرع موسی
قال بهی قبلک شرع عیسی
انت رسولُ خیرِللانامِ
و لو من الانامِ بالمنامِ
عاقبةُ الخیرِ لنا اورده
مَن عَبَدَ اللهَ و ما اعبده
انک فی الخُلق علیُّ علیّ
ان علی الکتف علیّا علیّ
من شجرک تشعب اثنی عشر
من بشرٍ کیف اولئک بشر ؟!
شدّد کافراً من الرحمةِ
لعله اَلحَقَ بالعصمةِ
انت کریمٌ و کریمٌ و لا
اقول هذانِ لک واحدا
بیتک ما طَهَّرَ ما اطهره
اظهر فی الذکر و ما اظهره
تجیء ما لم یجء جبرئلُ
و لو مجیه بهی تمیلُ
انک بَلَّغتَ و لو علَّقَ
نومن بالعصرِ بمن بُلِّغَ
و بالقیامةِ اشفع یا وجیها
عند الهک العیمِ منا
ترجمه :
گفت : بخوان به اسم پروردگارت
خواندنی که تمام کننده ی مسیرهای هلاکت است
بدرستی تو مبعوث شدی در حالی که رحمت برای عالمیان هستی
و مهر می کنی به زیباترین مهر ها ( همون خاتم الانبیا و قیل و قالهای اسم فاعل و اسم آلت سماعی و..)
زمان بعثت تو زمان ختم دین موسی است
و این مطلب را قبل از تو دین عیسی گفته است
تو بدرستی بهترینی برای مردم
اگرچه بعضی از مردم در خواب باشند ( برای کسانی که خواب هم هستند رحمتی ) ( رحمت مطلق)
عاقبت خیر را ( بهترین عاقبت را ) برای ما اورده
کسی که خداوند را عبادت می کند و چه عبادت کردنی ( تعجب از عبادت )
البته البته در اخلاق؛ تو در جایگاه بلندی؛ در جایگاه بلند
بدرستی بر شانه ی تو علی در جایگاه بلندی است !
از درخت تو دوازده نفر شاخه بوجود آمده
( آن دوازده نفر ) از بشر هستند و چگونه آنها بشر هستند ( این جمله در قالب تعجب هست)
به کافر سخت می گیری ( که این سخت گیری هم ) از رحمت هست
شاید او ملحق بشود به ایمنی ( از آتش )
تو کریمی و کریمی و نمی گویم ...
نمی گویم این دوتا را ( دوتا کریمی که در جمله ذکر شد ) یک بار برای تو ( بلکه بارها می گویم )
خانه ی تو آن چیزی است که پاکیزه است و چه پاکیزه ای !
( خداوند این پاکیزگی را ) روشن کرده در قران و چه روشن کردنی !
می روی طوری که نمی رود جبرئیل
و اگر چه تو به آمدن اون مایل بودی ( داستان قاب قوسین او ادنی )
تو بدرستی که ابلاغ کردی ( رسالتت و امامت را ) اگر چه تعلیق شد ( و به آن عمل نکردند بعضی ها!)
ما ایمان آورده ایم در این عصر به آنچه ابلاغ شد
و در قیامت شفاعت کن ای آبرو دار
نزد معبود خودت که داناست از ما...
البته ترجمه یه سری یا بگم خیلی از ظرائف و خیلی از ایهام ها رو از بین می بره
و شاید اون زیبائی خود شعر با زبون خودشو نداشته باشه
مثلا بالعصر تو شعر معلوم نیست که قسم هست مثل والعصر یا منظور در این عصر و زمان هست
لذا من یکی از دو معنای ایهام رو اوردم
لذا خیلی مخصوصا از ایهامات می ره و لذائذ بدیعی و لفظی اون فنا میشه
هزار بار بلاتشبه
مثل فیلم به زبون اصلی !!
یا حق