سید احمد موسویشما خودت داری از این مکتب برای ابتدای شعرت کمک میگری..."دهاتیم دهایتیمخواهان شهری شدنم"...1392/04/25
کیمیا صادقیساده بگم ساده بگمساده بگم دهاتی ام اره؟1392/04/25
محمدرضا محمدی.شیداسلام بر آقا مهدی عزیز ، از همون سلام ها که بوی آشنایی میده....---------------------------------فی البداهه--- شهر را با هر چه دارد بی خیالش می شومبوی عطر روستا آن روز ها ، یادش بخیر----------------------------------م.شیدا----1392/04/25
سید احمد موسویعلی درُّ و الذهبِ المصفیو باقی الناس کلّهم الترابُهو البکّاء فی المحراب لیلاًهو الضحّی إذا إشتدهُ الضرابُ...دوستان کسی معنی خواست بگه براش معنی کنم خیلی شعر قشنگی بود حیف دونستم نگمش...1392/04/25
کیمیا صادقیمعنی کنید داداش احمد1392/04/25
سید احمد موسویعلی یاقوت و طلای خالص استو باقی مردم همه گی خاکندکسی که در محراب نماز همیشه گریه میکردکسی که هنگام شدت جنگ میخندد______اصلاح میکنمضحّی اشتباه نوشتم ودر اصل ضحّاک است...1392/04/25
کیمیا صادقیزیبا بود ممنون از ترجمه1392/04/25
محمدرضا محمدی.شیدا-------------------------فی البداهه-------شهد هر گل را مکیدم تلخ بودنام مولا در عسل تاثیر کرد--------------------------م.شیدا----------1392/04/25
سید احمد موسویاینم برای دلخوشی "دنیا"اللهی آمین...1392/04/25
محمدرضا محمدی.شیدا--------------------------------فی البداهه--------یا حسین و یا حسین گفتن ، درست!!!با حسین باشیم ، حرفی دیگر است----------------------------------م.شیدا---------1392/04/25