جمع آیات

کیمیا صادقی

1392/05/01
من خدایی دارم که به سر سفره مهر
میدهد افطاری دل غمگین مرا
**************بداهه************کیمیا

    کیمیا صادقی

    1392/04/31
    فصل شد فصل بهار

    می نشینم دم در

    میوزد باد بهار

    فصل فصل گلهاست

    می گشایم چشمم

    رو به خورشید که باز

    با نگاهش گوید

    ای برگ بهاری تو بدان

    باز هم فصل خزانی در راه

    مینوازد تن تو
    کیمیا

    کیمیا صادقی

    1392/04/29
    گر به صدبار رود خار درشتی بر پای
    فتوکلت علی الله به امید خدای
    بداهه کیمیا

    کیمیا صادقی

    1392/04/29
    کرشمه ای کن و رخ نما ای دوست
    که من ز لعل لب یار ندیدم خوشتر
    بداهههههههههه
    کیمیا

    کیمیا صادقی

    1392/04/29
    از خم گیسوی تو
    خم شده زانوی من
    ای به فدای تو که
    برده ای از کف قرار
    بداهههههه
    • کیمیا صادقیبهار خوبه؟1392/04/29

    • کیمیا صادقیجناب شیدا؟1392/04/29

    • محمدرضا محمدی.شیداروی شعر قبلیتون نقد بلند بالایی نوشتم که متاسفانه تا خواستم ثبتش کنم پستو حذف کردید...1392/04/29

    • کیمیا صادقیاره اجی بداهه بود1392/04/29

    • کیمیا صادقیببخشید جناب شیدا1392/04/29

    • کیمیا صادقیشیداخان اینو نقد کنید1392/04/29

    • محمدرضا محمدی.شیدابه روی چشم،و اما نقد :
      خم گیسو ربطی به خم زانو در شعر سرودن نداره،باید اشاره به خم شدن قامت و کمر و غیره می کردید.در ضمن شعر کوتاه باید نیش داشته باشه و اندکی هم زهر تا دردی که مخاطب می کشه با زیبایی شعر به لذت تبدیل بشه...
      در ضمن در سرودن شعر کوتاه سعی کنید تصویر سازی کنید و بعد از ساختن تصویر به کشفی برسید که از خدتون هم لذت اکتشاف پوشیده نمونه...احساسی رو پیدا کنید که ادیسون بعد از یافتن جریان الکتریسیته داشت...
      1392/04/29

    • امیرحسام یوسفیاتفاقا من از بیت اول لذت بردم
      خم شدن زانو نشان دهنده بر زمین افتادن، مات و مبهوت شدن، به حال اغما رفتن از شدت زیبایی هست1392/04/29

    • کیمیا صادقیوااایییییی ممنونم جناب شیدا چشم1392/04/29

    • کیمیا صادقیمنم منظورم همین بود جناب یوسفی1392/04/29

    • محمدرضا محمدی.شیدادرسته امیر عزیز ، ولی زیاد ملموس نیست ، تازه با دیدن خم گیسو کسی مات و مبهوت نمیشه و به اغما نمیره...این برداشت دور از ذهن مخاطب است...1392/04/29

    کیمیا صادقی

    1392/04/29
    چشمان تو را دید
    اهو را ز یاد برد
    صیاد تورش را
    پیش تو می اندازد
    ******************بداهه**************
    کیمیا******************
    • محمدرضا محمدی.شیداخیلی زیبا و عالی...مرحبا
      شعر کوتاه دنیای زیبایی دارد ، شما را به سرودن در این سرزمین دعوت می کنم...1392/04/29

    • کیمیا صادقیمن از دیار غربت
      به شهر تو رسیدم
      درود بر ت ای دوست
      مرا نظاره گر باش
      بداهه1392/04/29

    • الهام فرخیعالی بود کیمیا جان! احسنت1392/04/30

    کیمیا صادقی

    1392/04/29
    تو هنوز لب به سخن نگوشوده ای
    من به پایان حرفت رسیده ام

    کیمیا صادقی

    1392/04/28
    هو المعبود
    علم راز خلقت عالم جهان

    علم یعنی کشف صد راز نهان

    علم یعنی یک عبادت با عمل

    خالص و در راه حق باشد عمل

    علم یعنی کشف اهداف خدا

    افرینش یا لقا یا هم بقا

    علم یعنی صد گشایش بهر کار

    راحتی اسودگی با فهم و کار

    علم یعنی خدمتی بهر بشر

    نسل اندر نسل در راه بشر

    علم یعنی کشف صد راز نهان

    علم یعنی فتح هر کوه جهان
    از خودم
    • کیمیا صادقینقد اتیشی1392/04/28

    • محمدرضا محمدی.شیداسلام بر بانو صادقی
      روی موضوع خوبی زوم کردید اما هنوز در پیچ و خم کمربندی قافیه، از مسیر منحرف می شوید...
      جای نگرانی نیست...به پرتگاه نمی رسید اما توی خط مجاز هم رانندگی نمی کنید...
      بیم جریمه شدن می رود...
      همیاران پلیس در جمع آیات زیادند...1392/04/28

    • الهام فرخیاز زبان نقدتون خوشم اومد آقای شیدا!خیلی جالب بود. 1392/04/28

    • احسان بهاورعالی بنده ارایه ها رو نمیگم استاد سید بگن
      عالیییییییییییییییی بود کیمیا جان1392/04/28

    • کیمیا صادقیllk,kممنونم1392/04/28

    • محمدرضا محمدی.شیداارادتمندیم بانو فرخی1392/04/28

    • امیرحسام یوسفیخانم صادقی قافیه رومیشناسن ولی دقتشون کمه1392/04/28

    • محمدرضا محمدی.شیداعرض نکردم خانم صادقی!!!!
      همیاران پلیس و خود پلیس و همه جمع شدن.... 1392/04/28

    • کیمیا صادقیfgiبله جناب شیداااااا1392/04/28

    • سید احمد موسوینقد خیابونی شیدا جان خوب بود...
      شما دیگه واسه خودت شاعر شدی...
      ماشاالله...
      ومن الله پیشرفت...1392/04/28

    • کیمیا صادقیباید دنده سنگین برم1392/04/29

    کیمیا صادقی

    1392/04/28
    کعبه آمال ما معبود ماست

    هر کجا باشیم او مقصود ماست

    گرد کعبه رفتن و گشتن خطاست

    رب ما اینجا همین نزدیک ماست

    از رگ گردن بود نزدیک تر

    از وجودش قلب ما لبریز تر

    گر لقا روی او خواهی همی

    پاک کن دل را ز هر جهل وبدی

    رب ما کعبه نشین مکه نیست

    خانه اش قلب رئوف بنده ایست
    سروده خودم

    کیمیا صادقی

    1392/04/28
    از جام عشق یار من خون دل خوردم
    وز چشم مشکینش در غم به سر بردم
    بداهه..............کیمیا...............

    کیمیا صادقی

    1392/04/28
    در راه عشق و ایمان مقصد جوار یارست
    ای یار با کرامت دریاب حال ما را
    ********************************************************
    بداهه کیمیا

    کیمیا صادقی

    1392/04/27
    محکوم گشته ام من بر جرم بی گناهی
    حبس ابد بریده است این قاضی زمانه
    • کیمیا صادقیبداهه1392/04/27

    • احسان بهاورتشخیص و استعاره برا این نوع نوشته عالییییییییییی افرین کیمیا1392/04/27

    • کیمیا صادقیممنون احسان جان1392/04/27

    • احسان بهاورخواهش کیمیا جان1392/04/27

    • سید احمد موسویکلمه "من"اینجا زیاده بهتره حذف بشه و شعری که وزن نداره بی وزن تر میشه ولی حداقل کلمات حشو استفاده نشده...1392/04/28

    • سید احمد موسویببخشید میخواستم بگم وزن خوبی نداره که اصلا منکر قضیه شدم...
      ببخش که دلم را تو گر نمیبخشی
      هزار بار میبرم بر دلم غم را...1392/04/28

    • سید احمد موسویببخشید میخواستم بگم وزن خوبی نداره که اصلا منکر قضیه شدم...
      ببخش که دلم را تو گر نمیبخشی
      هزار بار میبرم بر دلم غم را...1392/04/28

    • مریم خدمتیجالب بود کیمیا 1392/04/28

    • کیمیا صادقیممنونم1392/04/28

    • مرتضی ساسانیآفرین
      خیلی زیبا بود1392/04/28

    • کیمیا صادقیممنونم1392/04/28

    • ایمان کریمیسلام
      من حشوه بهتره برش دارد
      ولی بیت خوبیه
      آفرین
      دارید پیشرفت میکنید
      ولی همچنان روی زبان تاکید میکنم به روزش کنید .....1392/04/28

    • کیمیا صادقیچشم من برادر کهنو دوس دارم چرا اصرار میکنید؟
      شوخی کردم من ارادت دارم1392/04/28

    کیمیا صادقی

    1392/04/27
    قلب من کشتی طوفان زده است رحمی کن
    ناخدا باش به گرداب بلا معبودم
    ***************بداهه

    کیمیا صادقی

    1392/04/27
    لبریز اشتیاقم ای یار لحظه ای صبر
    کز ابشار مویت من جرعه ای بنوشم*********************************بداهه کیمیا

    کیمیا صادقی

    1392/04/27
    گویند از کوزه همان برون تراود که در اوست
    پس تعجب جا ندارد که دلم خانه اوست...........
    *******************************************
    بداهه کیمیا***********************
    • مریم خدمتیاین قشنگ بود!!!1392/04/27

    • کیمیا صادقیمرسیییی مریم جونم1392/04/27

    • مریم خدمتیتو که هنوز اینجای خانم!1392/04/27

    • کیمیا صادقیخب اومدم ببینم احسان اومده دیدم نیست1392/04/27

    • مریم خدمتیکیمیا تو چقدر در مورد شعر خوندی؟؟؟یا جزو درساتون بوده؟1392/04/27

    • کیمیا صادقیمن تازه تغیر رشته دادم اومدم انسانی قبلا تجربی بودم راستشو بگم هیچی من مطالعه زیاد ندارم فقط تو اینترنت گاهی شعر میخونم من الان دوم انسانی هستم و تازه اومدم 1392/04/27

    • کیمیا صادقیواسه درگیری موسیقی و چیزای دیگه وقت شعر خوندن زیاد ندارم1392/04/27

    • مریم خدمتیپس کلا به شعر و موسیقی علاقه دارین!!!1392/04/27

    • کیمیا صادقیfgiبله همینطوره1392/04/27

    • سید احمد موسویدل من کوزه ی تاری گشته
      که به هنگام اذان
      تو در آن غربت وغم هس بکنی
      پس یقینا این جا
      دل به شک افتاده
      که دل من آیا
      باز هم خانه ی ارباب شده؟؟؟
      پس بگو شک اینجا
      جای خوبی دارد...1392/04/28

    • سید احمد موسویببخشید اصلا هواسم نبود که کلمه "هس" رواصلاح کنم...
      شما با بزرگیتون شعر رو تکمیل کنید... 1392/04/28

    • کیمیا صادقیلطف دارید جناب موسوی منت میگذارید1392/04/28

    کیمیا صادقی

    1392/04/27
    از ابشار چشم تو من جاری ام
    اینبار اسیر صد غم و گمراهی ام
    صد بار من هم میچکم از چشم تو
    پاکم مکن هم خانه بیماری ام

    کیمیا صادقی

    1392/04/27
    هر شب اسیر رویا
    در گیر و دار خوابم
    پایان نمیشود باز
    کابوس های تارم
    بگسستن و رهایی
    رویای هر شب من
    روزی رهایی یابم
    از بند دست و پایم
    خودم بداهه
    • کیمیا صادقیاعضای آنلاین اعضای آنلاین:
      01: احسان کاوه
      02: محمدهادی علی بابائی
      03: فاطمه دریایی
      04: کیمیا صادقی
      05: حسین ابراهیمی
      06: احمد فرنود
      نظرات لطفا1392/04/27

    • احسان بهاوربه به
      استاره داره واج ارایی تشخیص برا این مقدار شعر در حد نرماله عالیه کیمیا1392/04/27

    • کیمیا صادقیثنک یو1392/04/27

    • محمدرضا محمدی.شیدااز لحاظ وزنی عالی شده و از لحاظ مفهوم عالی تر ، حالا به خلاصه پردازی بیشتر دقت کنید البته یادتون باشه مفهوم شعر دچار تغییر نشه...1392/04/27

    • کیمیا صادقیچشم ممنون که با نظراتتون بنده رو مورد نایت قرار میدید1392/04/27

    • سید احمد موسویآقای "بهاور" آرایه تشخیص رو در اینجا به من نشون بدید...
      شعرتون زیبا بود...1392/04/28

    • سید احمد موسویآقای "بهاور" آرایه تشخیص رو در اینجا به من نشون بدید...
      شعرتون زیبا بود...1392/04/28

    • کیمیا صادقیواسید الان احسانو صدا کنم1392/04/28

    کیمیا صادقی

    1392/04/27
    هر که گوید عاشق است در او نگر
    کز ز غم ها گشته پر ریش این جگر
    خوبه؟
    • احسان بهاورعالیییییییییییییییییی
      کنایه هم داره تو این بیت عالیه این نوع ارایه
      افرین کیمیا1392/04/27

    • کیمیا صادقیمرسی عزیزم1392/04/27

    • محمدرضا محمدی.شیداخوبه ولی عالی نیست1392/04/27

    • کیمیا صادقیدرست میشه انشالله1392/04/27

    • سید احمد موسوی"کزخودش به تنهایی کفایت میکنه تویشعر دیگه دوبار از "از" استفاده نکنید...
      بهتر هست بگید:
      "که ز غمها..."
      ولی عالی نبود...1392/04/28

    • سید احمد موسوی"کزخودش به تنهایی کفایت میکنه تویشعر دیگه دوبار از "از" استفاده نکنید...
      بهتر هست بگید:
      "که ز غمها..."
      ولی عالی نبود...1392/04/28

    • کیمیا صادقیچشم جناب موسوی1392/04/28

    کیمیا صادقی

    1392/04/27
    میزند سر را به سنگ
    این دل دیوانه ام
    سنگ ها اب شدند
    از گداز سینه ام
    سروده خودم

    کیمیا صادقی

    1392/04/27
    ساعت تیک تیک میکند قلم در دستم میلرزد
    پیشانی ام خیس است
    هوا گرم است نمیدانم شاید هم این هوا نیست که گرم است بلکه شعله درون جانم است
    کودکی را دیروز دیدم
    که از میان آشغال های سطل دانه دانه برنج جدا میکرد
    جلو رفتم و کمی آب و بیسکویتی را که در کیفم بود به او دادم
    برگشت نگاهم کرد
    نگاهش زیبا بود چشمانش
    او با همه ژولیدگی اش باز زیبا بود
    نگاهش جانم را به آتش کشید
    نمیدانم مادری داشت یا نه؟
    جایی برای خواب داشت یا نه
    شب ها آسوده میخوابد یا نه
    ولی او خواب دیشب مرا گرفت
    چقدر از این کودکان بسیارند و ما گاهی بی تفاوت از کنارشان میگزریم
    رمضان فرصت گرفتن امتحانی از خودمان است
    • کیمیا صادقیفقط اگه یک بار به استان سیستان و بلوچستان سفر کنید میفهمید چی میگم1392/04/27

    • محمدرضا محمدی.شیدازیبا بود خانم صادقی
      این حس یتیم نوازی شما قابل تحسین است1392/04/27

    • محمدرضا محمدی.شیدازیبا بود خانم صادقی
      این حس یتیم نوازی شما قابل تحسین است1392/04/27

    • محمدرضا محمدی.شیدازیبا بود خانم صادقی
      این حس یتیم نوازی شما قابل تحسین است1392/04/27

    • ایمان کریمیسلام
      میفهمم حال و روز اون بچه رو . . . . . . .
      اللهم اغن کل فقیر . . . . 1392/04/27

    • کیمیا صادقیممنون هدفم یاداوری بود1392/04/27

    • کیمیا صادقیبله جگرم سوخت کاش میتونستم کاری کنم اما کاری از دستم ساخته نبود چون این بچه ها رو در مرز به صورت گروهی برای تکدی گری میارن و یکنفر صاحب دارن که اونارو جمع میکنه و پولاشونو میگیره
      و حتی غذا هم بهشون نمیدن تو این چند روز که اومدم چابهار چیزایی دیدم که نگم بهتره1392/04/27

    • احسان بهاورعالی کیمیا 1392/04/27

    • کیمیا صادقیممنون از همه و تو احسان جان1392/04/27

    تصویر من

    درباره من