بهار آمد و رفت باور نکردی

شاعر: علیرضا فولادی

۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۴ | ۲۰۸۳ | ۰
بهار آمد و رفت باور نکردی
سلامی به گل های پر پر نکردی
 
زمین غرق موسیقی زیستن شد
دل مرده ات را شناور نکردی
 
کناری نشستی و باران که آمد
لبی از «شراب عطش» تر نکردی
 
تو در هفتمین گور خود خفته بودی
نگاهی به این هفت پیکر نکردی
 
چنین بودی اما خوشا دست پاکی
که آلوده ی «نان و خنجر» نکردی
امتیاز دهید:
Article Rating | امتیاز: با 0 رای


نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.